درباره زندگی نخستین ایرانیان، تا کنون پژوهش های زیادی انجام گرفته است و نظریه ها و گفته های زیادی در این باره مطرح شده است.

همانطور که آگاه هستید؛ محققان، ایرانیان امروز را بازمانده های آریاها می دانند. بسیار مشهور است که آریاها از اقوام مهاجر به فلات ایران بودند و درباره ی خواستگاه اصلی آنها هزاران نظر و عقیده وجود دارد. از آنجایی که زندگانی نخستین آریاها به دوره پیش از تاریخ بر می گردد و به طور کلی درباره این دوره اطلاعات کامل و دقیقی در دسترس نیست، پژوهشگرانِ حوزه تاریخ، هنوز به اتفاق نظر درباره چگونگی مهاجرت آنها نرسیده اند و باید پذیرفت که این موضوع با توجه به داده های تاریخی هنوز هم مبهم و رمز آلود است.


اما جدا از پژوهش های تاریخی، شاید پژوهش های ژنتیکی بتوانند آگاهی درست تر و معتبر تری را در اختیار ما بگذارند. خوشبختانه پژوهش های ارزشمندی در این باره صورت گرفته است که هم وضعیت ژنتیکی امروز ایرانیان و هم گذشته آنها را نشان می دهند.


با قرار دادن این پژوهش های ژنتیکی در کنار پژوهش های تاریخی، شاید حقایقی درباره زندگی مردمان فلات ایران در اختیار ما قرار گیرد. به نظر می رسد بر خلاف آنچه که جا افتاده است، حضور آریاها در فلات ایران مربوط به هزاره های دوم و سوم پیش از میلاد نیست بلکه آریاها حداقل از ده هزار سال قبل در فلات ایران ساکن بودند.


ا«آریایی بودن» چیست؟

نظریه پردازان معمولا با بررسی های زبان شناسی به نتیجه رسیده اند و نام «هند و اروپایی» یا «آریایی» را بر روی یک جمعیت خاص قرار داده اند. زیرا از هند تا اروپا گسترش دارند.


هند و اروپاییان خود به گروه های شرقی و غربی تقسیم می شوند. گروه های غربی را بخش اروپایی می دانند (البته به نظر می رسد همه ساکنین قاره اروپا، هند و اروپایی نیستند).ا


دسته ی شرقی گروه هند و اروپایی شامل هندی ها و ایرانی ها می شوند که «هند و ایرانی» نام دارند. «آریا» (یا نام هایی مانند آن) نامی است که در منابع ایرانی و هندی مشاهده می شود و ایرانیان و هندی ها خود را آریایی می دانستند. برخی از پژوهش گران «هند و اروپایی» را معادل واژه آریایی می دانند. البته به نظر می رسد اگر بخش هندو و ایرانیِ هند و اروپاییان را آریایی بنامیم صحیح تر است.


اما به طور کلی به مردمان «هند و اروپایی»، آریایی هم گفته می شود و در این نوشتار واژه آریاها اشاره به جمعیت هند و اروپایی در دوران نخستین زندگی ایشان دارد.

لازم به ذکر است که در این نوشتار معنای روزمره واژگان مد نظر است. ممکن است مفهومی به نام نژاد در مباحث علمی وجود نداشته باشد اما منظور از واژه نژاد در این نوشتار مفهوم کلی آن در کاربرد روزمره است.


نظریه های مهاجرت آریاها به فلات ایرانبسیاری از پژوهش گران، آریاها را مهاجر به فلات ایران دانستند اما درباره زمان ورود آن ها و منشأ اولیه آن ها، نظریات زیادی مطرح شده است. پاره ای از پژوهش گران هم آریاها را ساکنین اصلی فلات ایران بر می شمارند.


در اینجا فقط چند مورد از نظریه های مشهور که درباره مهاجرت آریاها داده شده است را می آوریم و این موضوع را در دو بخش ١ - زمان ورود آریاها به فلات ایران و ٢ - منشأ اولیه آریاها، بیان می کنیم.

در ادامه نوشتار به نقد و بررسی این نظریه ها با توجه به پژوهش های ژنتیکی می پردازیم.



١ - زمان ورود آریاها به فلات ایران

آریاها از ابتدا در فلات ایران بودنداین نظریه ها نسبت به نظریات دیگر کمتر شنیده شده اند. این نظریات اظهار می دارند که اصلا آریاها مهاجرت وسیعی به فلات ایران نکردند و از ابتدا در ایران ساکن بودند. صاحبان این نظریه ها معتقدند از افسانه ها و اسطوره های ایرانی می توان به هویت تاریخی ایرانیان پی برد و اشاره می کنند که در این منابع صحبتی از مهاجرت ایرانیان نیست و مردمان این سرزمین از ابتدا ساکن این کشور بودند.برخی از پژوهش گران هم با بررسی های دیرینه شناسى به این موضوع دست یافته اند.

برای دانش بیشتر بنگرید به: آریایی‌ها از شمال نیامدند

همچنین برای دانش کامل تر، بنگرید به :فریدون جنیدی، زندگی و مهاجرت آریاییان جهانشاه درخشانی، آریاییان، مردم کاشی، امرد، پارس و دیگر ایرانیانحضور آریاها در فلات ایران به بیش از ١٠ هزار سال تا ٧ هزار سال پیش بر می گردد


برخی از محققین با توجه به آنکه نام آریا (یا نام هایی مانند آن) در کتیبه ها و متون تاریخی دیده می شود و همچنین زمان برخی از اشخاص آریایی که بنا بر گفته ها به بیش از ٧ هزار سال پیش از میلاد بر می گردد به این نظریه روی آوردند.


یکی از مواردی که می توان در اثبات این نظریه بدان اشاره کرد گفته مورخان یونانی درباره زمان زرتشت می باشد که آنرا نزدیک به ۶۵٠٠ سال پیش از میلاد (نزدیک به ٨۵٠٠ سال قبل) می دانند. برخی از پژوهشگران معتقدند که اگر این گفته ها را در کنار منابع ایرانی مانند اوستا، شاهنامه و متون پهلوی قرار دهیم، حضور آریاها در ایران به بیش از ١٠ هزار سال قبل بر می گردد. برای دانش بیشتر بنگرید به: قدمت آریاها با توجه به زمان زرتشت


حضور آریاها در فلات ایران نزدیک به ۴ هزار سال قبل استشاید این نظریه بیشتر از نظریه های دیگر شنیده شده باشد. این نظریه معمولاً به عنوان یک اصل پذیرفته می شود. هرچند نقد های بسیار زیادی به آن شده است ولی در کتاب های زیادی با این نظریه روبرو می شویم.


معتقدان به این نظریه اقوام بومی فلات ایران را غیر آریایی می دانند و حتی برخی از آنان معتقدند پیش از آریاها اقوام دیگری (مانند آزیانیک) هم به این فلات مهاجرت کرده اند.


در کل، مهاجرت های عمده را در سه موج مهم بررسی می کنند :ا

١ - آزیانیک در حدود هزاره چهارم قبل از میلاد

٢ - هند و اروپایی در حدود هزاره سوم قبل از میلاد

٣ - هند و ایرانی حدود هزاره دوم قبل از میلاد که مهمترین آنها مادها و پارس ها می باشند



٢ - منشأ اولیه آریاها

آریاها ساکنین اصلی فلات ایران بودنددر این نظریه منشأ اصلی آریاها سرزمین ایران معرفی می شود. این نظریه با توجه به افسانه ها و اسطوره های ایرانی بیان می دارد که مهاجرت از داخل فلات ایران به دیگر مناطق صورت گرفته است. دوره فریدون را دوره سه گانه شدن نژاد آریا می دانند که بخشی از آریاها در جایگاه اولیه خود یعنی ایران باقی ماندند و بخشی دیگر به سرزمین های دیگر رفتند.


برای دانش بیشتر بنگرید به: آریایی‌ها از شمال نیامدندهمچنین برای دانش کامل تر، بنگرید به :فریدون جنیدی، زندگی و مهاجرت آریائیانجهانشاه درخشانی، آریاییان، مردم کاشی، امرد، پارس و دیگر ایرانیان


غرب و شمال غرببرخی از پژوهشگران معتقدند که آریاها از سوی غرب فلات ایران روانه این سرزمین شده اند. شبه جزیره اسکاندیناوی، شمال آلمان و جنوب دانمارک، میان رودان و ... از مواردی هستند که به عنوان منشأ اولیه آریاها بیان می شوند که در غرب و شمال غرب فلات ایران قرار دارندشبه جزیره اسکاندیناوی که امروز شامل کشور های سوئد، نروژ و دانمارک می شود یکی از مواردی است که به عنوان منشأ اولیه آریاها معرفی می گردد. شمال آلمان و جنوب دانمارک از دیگر مواردی است که به عنوان منشأ اولیه آریاها بیان می شود. میان رودان که شامل کشور عراق امروزی و بخش هایی از ایران کنونی است و خواستگاه تمدن های بزرگی بوده است از موارد دیگری است که به عنوان منشأ اولیه آریا ها معرفی می گردد. صاحبان این نظریه معتقدند مردمان کشورهایی مانند سومر و بابل و... با ایرانیان هم نژاد بوده اند.


شمال و شمال شرق آسیای میانه و قفقاز دیگر مکان هایی است که به عنوان منشأ اصلی قوم آریا بیان می شود. آسیای میانه که در شمال شرق فلات ایران قرار دارد امروز شامل کشورهای قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان می شود. منطقه قفقاز شامل کشور های جمهوری آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و بخش های کوچکی از شمال باختری ایران و شمال خاوری ترکیه می‌شود.


پژوهش های ژنتیکی پژوهش های دکتر اشرفیان بناب

یکی از پژوهش های مهمی که درباره نژاد ایرانیان صورت گرفته است، پژوهش های آقای دکتر مازیار اشرفیان بناب و همکارانش در دانشگاه پورتسموت است. این پژوهش ها در سال ۲۰۱۱ به نتیحه رسید. به طور کلی این پژوهش ها نشان می دهند که ایرانیان ریشه ده هزار ساله در فلات ایران دارند.



دکتر مازیار اشرفیان بنابهم ریشه بودن همه اقوام ایرانیپژوهش های دکتر اشرفیان و همکارانش نشان داد که اکثر قومیت های ایرانی از جمله اقوامی که با نام تُرک(آذری) می شناسیم با دیگر اقوام ایرانی، ریشه مشترک دارند.پخش هایی از صحبت های دکتر اشرفیان درباره نتایج پژوهش هایشان را از زبان خود ایشان بخوانید:تحقیقات ژنتیکی اینجانب نشان می دهند که عموم اقوام و گروه های جمعیتی ایرانی که در ایران امروزی (و حتی فراتر از مرزهای سیاسی فعلی ایران) ساکن هستند، علیرغم اینکه دارای تفاوتهای جزئی فرهنگی هستند و حتی گاه به زبانهای مختلف هم تکلم می کنند، دارای ریشه ژنتیکی مشترکی هستند.توضیح در مورد نتایج یک تحقیق پیرامون نژاد ایرانیان، بی بی سی فارسی


نزدیکی ژنتیکی میان اقوام ساکن در فلات ایران و از سوی دیگر خاص بودن این محتوای ژنتیکی در فلات ایران، به قدری ملموس و غیر قابل انکار است که حتی کاربرد واژهی اقوام را در مورد جمعیت ساکن در فلات ایران با شک و تردید روبرو می کند. به این معنی که آنچه باعث تمایز ژنتیکی گروه‌های انسانی می شود تا بتوان آن‌ها را به صورت اقوام تمایز یافته در زمان و مکانی خاص تصور کرد؛ ابداً در محتوای ژنتیکی ایرانیان اعم از فارس(شیرازی، اصفهانی، خراسانی) و آذری و لر و بلوچ و ترکمن و .... دیده نمی شود...


یکی از یافته های جالب توجه در مطالعه اخیر این است که گروه‌های غیر فارسی زبان به ویژه جمعیت آذری زبان ساکن در فلات ایران ریشه ژنتیکی مشترکی با اقوام ترک زبان ساکن در کشور ترکیه و اروپای شرقی ندارند و برعکس، شاخص تمایز ژنتیکی آن‌ها با سایر گروههای ساکن در فلات ایران به ویژه فارسی زبانان نزدیک به صفر است که نشانگر ریشه ژنتیکی مشترک آن‌ها در اعماق تاریخ این مرز و بوم است.


گفتگوی دکتر اشرفیان بناب با ایسنا - آریاها ساکنین ده هزار ساله فلات ایران

در پژوهش های این گروه به سرپرستی آقای اشرافیان بناب، بررسی ژنتیکی اقوام باستانی صورت گرفته است. گویا استخوان های بدست آمده از مکان های مشهور باستانی مانند مسجد کبود و شهر سوخته مورد بررسی این گروه قرار گرفتند.


به گفته آقای اشرفیان بناب، ایرانیان بازمانده ی آریاهایی هستند که از ده هزار سال قبل ساکن فلات ایران بودند:ا

مطالعه "دی ان اِ"  میتوکندریال نشان می دهد که ریشه ی مشترک مادری تمام اقوام ایرانی ساکن در فلات ایران، به زمانی بسیار عقب تر از آن چه در نظریه ی مهاجرت اقوام آریایی مطرح می باشد بر می‌گردد. بدین ترتیب که اگر تمامی اختلاط ها و شاخص های ژنتیکی مربوط به سایر مناطق جغرافیایی و قومی را از محتوای ژنتیکی نمونه‌های مدرن ایرانی حذف کرده و به کناری بگذاریم، اخیرترین جد مشترک مادری ما، زمانی حدود ۱۰ هزار تا ۱۱ هزار سال قبل در فلات ایران می زیسته است.

  (Most Recent common ancestor- MRCA)


گفتگوی دکتر اشرفیان بناب با ایسنا

اسناد و شواهد تاریخی و باستان شناسی نشان می دهد که آریائیان اقوامی مهاجر نبوده اند، بلکه از حدود ده هزار سال قبل در این سرزمین ساکن بوده و مبدا و منشاء بزرگترین ابداعات و نو آوری های انسان مدرن بوده اند (از جمله ابداع کشاورزی، پیدایش نخستین روستاها و شهرهای کشف شده در جهان، اهلی کردن حیواناتی چون احشام برای اولین بار، ابداع خط و نگارش و بنیان گذاری بزرگترین و اولین تمدن های پیشرفته بشری در بسیاری از نقاط ایران مانند جیرفت، سیلک، شهر سوخته).ا


اعتقاد بنده اینست که عموم ما ایرانیان از اعقاب آریاییهایی هستیم که از بیش از ده هزار سال قبل در این سرزمین می زیسته اند و بزرگترین تمدنهای انسانی را پایه گذاری کرده اند. توضیح در مورد نتایج یک تحقیق پیرامون نژاد ایرانیان، بی بی سی فارسی


شباهت ژنتیکی ایرانیان با اروپاییان

به گفته ی دکتر اشرفیان این پژوهش ها نشان می دهد که شباهت ژنتیکی ایرانیان و اروپاییان احتمالا به دلیل مهاجرت اقوامی از فلات ایران به اروپاست:


این مطالعات ژنتیک نشان می دهند که شباهت های ژنتیکی ما ایرانیان با اروپائیان نه به دلیل مهاجرت اقوامی از اروپا به ایران (در حدود چهار هزار سال قبل) بلکه به دلیل مهاجرت کشاورزان ایرانی به سمت اروپا (در حدود ده هزار سال قبل) می باشد.


توضیح در مورد نتایج یک تحقیق پیرامون نژاد ایرانیان، بی بی سی فارسیمصون ماندن محتوای ژنتیکی ایرانیان در طول تاریخ


اشرفیان بناب، در گفتگو با ایسنا، به مصون ماندن محتوای ژنتیکی ایرانیان در طول تاریخ اشاره می کند:ا

ساکنان فلات ایران در گذر تاریخ هر چند بسیار مورد هجوم و آسیب سایر اقوام قرار گرفته اند و گاه زبان و تکلم آن‌ها کمابیش تحت تاثیر قرار گرفته است نه تنها هویت فرهنگی و تاریخی خود را حفظ کرده‌اند بلکه محتوای ژنتیکی خود را که نشان از ریشه مشترک چندین هزار ساله آنان دارد را نیز مصون داشته اند.

برای بررسی بیشتر این موضوع، در ادامه نوشتار به چند مورد از پژوهش های پیشین که به این حوزه ارتباط پیدا می کند اشاره می کنیم.


پژوهش های کاوالی اسفورتسا

تصویر زیر نتایج پژوهش های «کاوالی اسفورتسا» را نشان می دهد. همانطور که مشخص است اقوامی که هند و اروپایی خوانده می شوند از نظر تباری نزدیک هستند.


Luigi Luca Cavalli-Sforza, Paolo Menozzi, Alberto Piazza.

The History and Geography of Human Genes.

1994. ISBN: 978-0691087504


تحقیقات آقای کاوالی اسفورتسا بر روی نمونه های واجد شرایط از بیست و شش ملیت مختلف انجام گرفت که نتایج جالبی بدست آمد. مطابق با این گراف نزدیکترین گروه به ایرانیان، یونانیان هستند با ۰٫۰۰۷۰ اختلاف، پس از ایشان به ترتیب ۰٫۰۱۳۳ مردمان ایتالیا و ۰٫۰۱۵۲ هندوستان و...


این موضوع نشان از نزدیکی ملت های هند و اروپایی به یکدیگر دارد و همان آریایی بودن این ملت ها را نشان می دهد.


برای دانش بیشتر بنگرید به: میزان خویشاوندی و شباهت ژنتیکی بیست و شش گروه جمعیتی


پژوهش های ریگوئیرو

تحقیق ریگوئیرو و همکارانش از دانشگاههای فلوریدا و استنفورد در سال ٢٠٠۶ نشان از نزدیکی فراوان ساکنان کنونی ایران با یکدیگر داشت. به موجب همین تحقیق بخش عمده ژنوم ایرانی ها به نژاد آریایی تعلق دارد.


برخی از پژوهش های داخلی

پژوهش مهم دیگر بر روی آذریهای ایران توسط محققان دانشگاه تبریز (اصغرزاده، رهبانی نوبر و رنجبر)، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی (رحیمی پور) و دانشگاه علوم پزشکی ارتش (صمدی کفیل) در سال ٢٠١١ انجام شد که نتایج قابل ملاحظه ای در پی داشت. بر این اساس ٨٢ درصد از هاپلوگروپهای شناسایی شده در ژنوم مردم آذربایجان متعلق به هاپلوگروپهای نژادسفید(اروپایی) است.


ژورنال بیوتکنولوژی ایران: ١٢٠ ، ٢٠١١

همین پژوهش مطالعه کوینتانا و مورسی در سال ٢٠٠۴ را نیز مورد مقایسه قرار می دهد که بر اساس آن، مخزن ژنی مردم ایران به میزان بیش از ٧۴ درصد متعلق به هاپلوگروپهای آریایی است.


ژورنال بیوتکنولوژی ایران

جدول صفحه ١٢٣ ، ٢٠١١


دستاورد های پژوهش های علمی

می توان گفت نتایج پژوهش های ژنتیکی، دلیل دیگری برای رد بعضی از تفکراتی است که درباره ایران باستان وجود دارند و این تفکرات با کلیت منابع باستانی ما در تضاد اند.


این غربی ها بودند که به نظریه پردازی مشغول شدند وگرنه فردوسی پاکزاد، ما را آگاه کرده بود که از هزاران سال قبل نیاکان ما در این سرزمین زندگانی به سر می بردند.


مردمان همین سرزمین که همه از یک نام و نشان بودند در سده های نخستین تمدن بشری دست آورد های بزرگی داشتند و از میان همین مردم چند هزار ساله اسطوره هایی مانند آرش و رستم و سیاوش ظهور کردند و بزرگانی مانند زرتشت و کوروش پیام آور نیکی شدند. همین مردمان نام زیبای ایران (به معنای جای آریا یا سرزمین آزادگان و بزرگان زاده گان) را بر روی سرزمین خود گذاشتند و خود را ایرانی نامیدند. مردم ایران، دوره های مختلف تاریخ خود را با نام هوشگ و جمشید و فریدون در یادها نگاه داشتند تا فردوسی بزرگ با افتخار بگوید «چو ایران نباشد تن من مباد».


اشعار بسیاری از شاعران ما پیوند عمیقی با اندیشه ایرانی دارد که از دوران باستان در میان ایرانیان بوده است و این موضوع نشان می دهد که ایرانیان آبشخور فرهنگی یکسانی داشتند.


نماد هایی مانند چلیپا یا گردونه مهر (که به اشتباه صلیب شکسته هم گفته می شود) از هزاران سال قبل در فلات ایران یافت شده است و تا دوران بعد از اسلام هم محبوبیت خود را حفظ کرده است.


برای دانش بیشتر بنگرید به

آرم هیتلر یا گردونه مهر

حضور آریاها در فلات ایران از ده هزار سال قبل موضوعی منطقی است که با منابع باستانی و همچنین افسانه ها و اسطوره های ما هم خوانی دارد و بسیاری از ابهامات را رفع می کند.


پژوهش های ژنتیکی هم نشان می دهند که ایرانیان از ده هزار سال قبل ساکن فلات ایران بودند و با وجود تهاجمات گسترده به ایران، هنوز اکثر ایرانیان، آریایی هستند.


هرچند که مهم ترین موضوع در هویت یک ملت، فرهنگ آن ملت است. مطمئناً اهمیت زبان و نژاد کمتر از فرهنگ یک ملت است. تاریخ نشان داده است که ایرانی راستین بودن قبل از آنکه به نژاد و تبار بستگی داشته باشد به بینش بستگی داشته است. در طول تاریخ، نژاد اهمیت چندانی برای بزرگان این سرزمین نداشته است؛ اما در شرایطی که انواع و اقسام نظریه ها درباره آریاها داده شده است و برخی از آن ها ایجاد تمایلات جدایی طلبانه کرده اند، نیاز به بیان حقایق احساس می شود.


بن مایه ها و یاری نامه ها:ا

خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا

تارنمای خبرگزاری بی بی سی فارسی

تارنگار پژوهشی فردا

تارنمای خبری-پژوهشی ایران بوم

تارنمای خبری زرتشتیان، امرداد

ژورنال بیوتکنولوژی ایران

عبدالعظیم رضایی. اصل و نسب و دین های ایرانیان باستان. چاپ ششم، تهران: دُر، ۱۳۸۱

هنر و باستان شناسی ماد، هخامنشی، پارت و ساسانی. انتشارات مارلیک.

فریدون جنیدی. زندگی و مهاجرت آریائیان. چاپ پنجم، تهران: نشر بلخ، ١٣٨٩

جهانشاه درخشانی، آریاییان، مردم کاشی، امرد، پارس و دیگر ایرانیان

Luigi Luca Cavalli-Sforza, Paolo Menozzi, Alberto Piazza. 

The History and Geography of Human Genes. 1994


با سپاس ویژه از:ا

دکتر مازیار اشرفیان بناب

دکتر شاهین بزرگمهر

جناب آقای سورنا فیروزی

با سپاس از وحید رنجبری


از تک تک دوستان عزیزم سپاسگذارم با صرف کمی وقت، این جستار ارزنده رو که چکیده نویسی از چندین منبع و تحقیق معتبر بین المللی هست رو مورد مطالعه قرار دادند. مطمئنا مفید بوده . لازم به توضیح می دانم بنده این جستار رو از یکی از گروه های ایراندوست برداشتم و جمع آوری کننده ی مطالب شخص دیگری می باشد که شوربختانه نامشان را پیدا نکردم


سپاس از گروه جنوبی ها و فرضیه های تذکر داده شده ی آقای آ خ: با دو تکنیک می شود نیای همه اقوام کره زمین رو مشخص کرد:
یکی نیای مادری است که توسط ژنوم میتوکندری مشخص می شود، چون میتوکندری تقریبا در 99% موارد در انسان ها از مادر به ارث می رسد 
دیگری شناخت نیای پدری که توسط کروموزوم Y انجام می شود. برای اینکه کروموزوم Y هم همیشه از پدر به ارث می رسد و این یعنی کروموزوم Y من همون کروموزومی هستش که اولین انسان نر مدرن بوجود آمده بروی زمین داشته.
البته نظریه های دیگری هم میگوید که یک آدم و حوا نداشتیم بلکه جمعیت ابتدایی در حدود ده هزار نفر بوده است.