آیین اشوزرتشت و آموزش های او
خدایی که از آغاز بوده و همیشه جاودانست که آفرینش را با اندیشه خود پدید آورده و خود بدان سامان بخشیده و با دادگری بر آن فرمان میراند. او دانای بیکران و توانمند است.
دو نیروی همزاد و همیستار بنام سپنتامینو ( روشن روان ) و انگره مینو ( تیره روان ) در همان آغاز آفرینش هستی یافتند و این دو نیرو در اندیشه پدید آمدند.
اشوزرتشت جهانی می خواهد همه نیک و آبادان و آرام، خواست او اینست که مردم در اندیشه و گفتار و کردار نیک باشند و همواره براه راستی رفته و به بیراهه نیفتند. او مردم را به پیروی از خرد نیک ( وهومن ) در گزینش راه راستی و ناراستی، خوبی و بدی، روشنی و تاریکی، افزایش و کاستی آزاد می گذارد، ولی خواستار است که برای رسیدن به خوشبختی و رسایی و پیروزی خود را به پلیدی ها و سیاه کاریها آلوده نکنند و دچار تباهی و نیستی نشوند.
کارشان همه نیکی باشد و در گسترش آن بکوشند و برای پیروزی بر بدی و تیرگی، بنیان تباهی و سیاهی و دلسردی و دل آزردگی را بر کنند. و این خواست بدون کار و کوشش انجام پذیر نیست و این کار و کوشش کشت و کار و کشاورزی و دامپروری است که جهان را آبادان مینماید و دیو گرسنگی و نیاز را می کشد. آری مردم باید با دانش و دادگری، خوشبختی و بهروزی دیگران را خواستار شوند. که ما در گزارش برخی بندهای گات ها از این آموزش ها سخن خواهیم گفت. بدترین دشمنان اشوزرتشت پیشوایان دین کهن بودند که نه تنها خدایان بیشمار آنها با پیام اشوزرتشت خوار شمرده شده و از بارگاه خدایی به زیر آمدند، بلکه خود آنها نیز دروغ پرست بشمار آمدند و پایگاه بلندی که در میان داشتند سست و لرزان شد.
از سوی دیگر در برابر آموزش های اشوزرتشت، کرپن ها، اوسیج ها و کوی ها می کوشیدند تا فرمانگزاران و شهریاران را به کیش دیوپرستی خود استوار نگه دارند.
یکی دیگر از فرمانروایان بد منش که با اشوزرتشت سر ستیز داشتند بُندوَ نیرومند بود و او از دشمنان سرسخت پیامبر به شمار می آمد.
در برابر این ها، کی گشتاسب که یکی از فرمانروایان بلخ بود دین پذیرفت که به پیروی از آن مردم هم بیشتر بدان روی آوردند.
باز در ردیف بیدادگران زمان به موجب گات ها، ساستار و گرُهمَهُ است که پیمبر آن ها را از پیروان دیویسنا می داند.
منبع: راهنمای آشنایی با دین و آموزش های اشوزرتشت ( موبد دکتر جهانگیر اشیدری )