درود خداوند بزرگ به مردان سلحشوری که جان خود را فدای سبز و سفید و قرمز درفش ایران کردند امیدوارم بتوانم ذره ای از ایثار و از خود گذشتگی آن نام آوران یاد آور باشم، باشدخدمتی به روح پاک شهدا و تمام کسانی که برای نگاه داشت این پرچم برقله دماوند تلاش کردند (از هزاران سال پیش تا بحال در سرزمین آریایی ها) 

در تاریخ کهن ایران عزیزمون اسطوره ها و قهرمانان ملی زیادی داریم که صدافسوس اطلاعات کمی ازشون داریم و کمتر بهشون توجه می کنیم تا جایی که متاسفانه به تاریخ کهن ترین سرزمین دستبرد زده می شه یه کشور خودش رو مطرح می کنه. جومونگ جای آرش رو می گیره و میلیون ها بیننده رو در دنیا پای تلویزیون نگه می داره و و میلیاردها به جیب میزنه. تا جایی که فیلم ۳۰۰ ساخته می شه. چرا؟

آرَشِ کَمانگیر نام یکی از اسطوره‌های کهن ایرانی و همچنین نام شخصیت اصلی این اسطوره است.
اسطوره آرش کمانگیر از داستان‌هایی است که در اوستا آمده و در شاهنامه از آرش در سه جا با افتخار نام برده شده ولی داستان آرش در شاهنامه نیامده است. در کتاب‌های پهلوی و نیز در کتاب‌های تاریخ دوران اسلامی به آن اشاراتی شده‌است. ابوریحان بیرونی، در کتاب خود به نام «آثارالباقیه» به هنگام توصیف «جشن تیرگان»، داستان آرش را بازگو می‌کند و ریشه این جشن را از روز حماسه آفرینی آرش می‌داند. در اوستا آرش را اِرِخشه خوانده‌اند و معنایش را نیز کسانی معناهایی کرده‌اند: از آن دسته «تابان و درخشنده»، «دارنده ساعد نیرومند» و «خداوند تیر شتابان». در اوستا بهترين تيرانداز ارخش ناميده شده است که گمان بر اين است که همان آرش باشد. بعضی معنی آرش را درخشان دانسته‌اند. 

همچنین ابوریحان بیرونی، در کتاب خود به نام "آثارالباقیه " نیز به هنگام توصیف "جشن تیرگان"، داستان آرش را بازگو می کند و ریشه این جشن را از روز حماسه آفرینی آرش می داند. 

آرش در اساطیر 

در زمان پادشاهی منوچهر پیشدادی، در جنگی با توران، افراسياب سپاهيان ايران را در مازندران محاصره مي کند. سرانجام منوچهر پيشنهاد صلح می‌دهد و تورانیان پیشنهاد آشتی را می‌پذیرند و قرار بر اين می‌گذارند که کمانداری ایرانی برفراز البرز کوه تیری بیاندازد که تیر به هر کجا نشست آنجا مرز ایران و توران باشد. آرش از پهلوانان ايران داوطلب این کار می‌شود. به فراز دماوند می‌رود و تیر را پرتاب می‌کند] تیر از صبح تا غروب حرکت کرده و در کنار رود جيحون یا آمودریا بر درخت گردويی فرود مي آيد. و آنجا مرز ایران و توران می‌شود. پس از اين تيراندازی آرش از خستگی می‌ميرد.

 آرش هستی‌اش را بر پای تیر می‌ریزد؛ پیکرش پاره پاره شده و در خاک ایران پخش می‌شود و جانش در تیر دمیده می‌شود. مطابق با برخی روايت ها اسفندارمذ تير و کمانی را به آرش داده بود و گفته بود که اين تير خيلی دور می‌رود ولی هر کسی که از آن استفاده کند، خواهد مرد. با اين وجود آرش برای فداکاری حاضر شد که از آن تير و کمان استفاده کند.

بسیاری آرش را از نمونه‌های بی‌همتا در اسطوره‌های‌ جهان دانسته‌اند؛ وی نماد جانفشانی در راه میهن است

برگرفته : آرش