نیروی دریایی در ایران باستان
آب هاي نيلگون درياي پارس ، درياي مكران( عمان )، و اقيانوس هند، همچنين رودخانه هاي جنوب غربي ايران، از ديرباز پهنه دريانوردي و درياپويي ايرانيان بوده است، در شاهنامه فردوسي، چندين بار، از كشتي سازي و كشتيراني ايرانيان، سخن رانده شده است، قدمت و پيشينه اين رشته از دانش و فن مهندسي ايرانيان را از سرودههاي فردوسي ميتوان دريافت. فردوسي از جمشيد ، پادشاه پيشدادي، به عنوان نخستين انساني كه هنر غواصي و صنعت كشتي سازي و دريانوردي را به ديگران آموخت، نام برده است.
گذر كرد زان پس به كشتي برآب
زكشور به كشور برآمد شتاب
كشتيراني در آب هاي ايران از ديرباز انجام ميشده و با توجه به اين سنت دريانوردي ، نيار به كشتي سازي و سودجستن از ابزارهاي دريانوردي در ايران وجود داشته است. نخستين كشتي هايي كه در رود خانه هاي آمد و شد ميكردند، به شكل هاي گوناگون ساخته ميشدند و ابزار حركت دادان آن ها پارو بوده است.
نبرد ناوهاي ايراني در زمان هخامنشيان ، بزرگترين كشتي هاي جنگي زمان خود بودند كه سه رديف پاروزن و بادبان داشتند و با سرعت ٨٠ ميل دريايي در روز حركت ميكردند . هر نبرد نام شامل ٢٠٠ جنگجو بود كه ٣٠ نفر از آن ها سربازان زبده پارسي و تكاور، بوده اند. نيروي دريايي ايران در زمان ساسانيان نيز، قدرت بيچون و چرا در درياي پارس و اقيانوس هند بوده است كه زيربناي فرهنگ دريانوردي و درياپويي مسلمانان را تشكيل داد.
پيشنه تعيين تغيير زمان از راه اندازه گيري سايه آفتاب به زمان باستان برميگردد. در آغاز، شاخص هاي خورشيدي، ويژه اندازه گيري زمان و حركت خورشيد، از سايه ساختمان ها و درختان تشكيل ميشده است. به تدريج ، با گذشت زمان از ابزارهايي كه به صورت شاخص قايم روي صفحهاي قرار داده ميشده، ساخته شدند. شاخص هاي آفتابي معمولا ارتفاع خورشيد و عرض جغرافيايي روزانه را مشخص كردند.
علاوه بر اين شاخص ها، شواهدي هم در دست است كه ايرانيان از ابزارهاي آفتابي ديگري براي مشخص ساختن طول جغرافيايي و جهت سود ميجستند.
كاربرد آتش در جنگ، براي سوزاندن كشتي ها و تاسيسات دريايي دشمن، از دوران باستان رايج بوده است. در ارتش ايران، هم در نيروي زميني و هم در نيروي دريايي همواره گروهي به نام نفت انداز، نپتان يا نفات، با لباس هاي ويژه خود ماموريت پرتاب مواد قيري و نفتي را به عهده داشته اند.
ساده ترين روش، پرتاب آتش با تير بوده است. اين روش سپس به صورت پرتاب ظرفي از آتش، نارنجك مانند، تكامل پيدا كرد. براي پرتاب ظرف هاي بزرگ از ابزارهاي مكانيكي ، همچون منجنيق، سود ميجستند. نفت يا نپتا، كه در شاهنامه از آن تحت عنوان قاروره ياد شده است، تا مدت ها جزو اسرار نظاميبود.
پروكوپيوس ، تاريخ نگار روميدر سده ششم ميلادي، از روغن مادها نام ميبرد و ميگويد كه ايرانيان، ظرف هايي از روغن مادها و گوگرد را پر ميكنند، آن ها را آتش ميزنند و به سوي دشمن پرتاب ميكنند. پروكوپيوس ميگويد كه اين ماده در روي آب شناور ميمانده و به هنگام تماس، كشتي هاي دشمن را به آتش ميكشيده است.
از جمله ابزارهايي كه ريشه هاي تاريخي آن را نياز به مطالعات ستاره شناسي و دريانوردي تشكيل ميدهد، ابزارهاي نمايش حركت سيارات، زمين و خورشيد و همچنين محاسبات زاويه اي و طولي به كار ميرفته است. اينكه ايرانيان دست كم ١٥٠٠ سال پيش از اروپاييان ميتوانستند طول جغرافيايي را، به ويژه در دريا،از نصف النهار مبدا( نيمروز – سيستان) حساب كنند، از سوي بسياري از دانشمندان و تاريخ نگاران پذيرفته شده است. اين محاسبات و پردازش هاي پيچيده، بدون سودجستن از ابزارهايي كه در مثلثات و محاسبات زاويه اي به كار ميرود، غير ممكن بوده است. يكي از اين ابزارها كه در لاتين اكواتوريوم، ناميده ميشود براي تعيين مدار خورشيد و سيارات به كار ميرفته است.
مواد نفتي به صورت هاي گوناگون در جهان باستان، ( ايران و ميان رودان) شناخته شده و به كار برده ميشده است. گذشته از استفاده هاي سوختي و گرمايي كه از آغاز عمل شناخت قير و برداشت هاي متافيزيكي از آتش و آتش جاويدان بوده، در دانش و فناوري استفاده ميشده است. كاربرد آن به صورت عامل جسباننده، عايق بندي كننده و ملات بوده است. ايرانيان ، كف كشتي ها را قيراندود و نفوذناپذير ميساختهاند.
در دربار پادشاهان ايراني، گروهي از دبيران وظيفه داشتند كه گزارش هاي رسيده از اطراف كشور را كوتاه بنويسيد و به مقامات بالاتر ارايه دهند. در امر دريانوردي وكشتيراني هم نياز دريانوردان ايراني در به همراه داشتن چكيده اي از سفرهاي پيشين ديگر دريا پويان در مسيرهاي دريايي، باعث گسترش اين فن در ميان دريانوردان بوده است.