جشن سده از دید نجومی و اجتماعی و دینی
جشن سده
این جشن را می توان جشن آتش نامید، زیرا خصوصیت برجسته ی آن برافروختن آتش است.
از آن روزی که نزد ایرانیان آتش یکی از ارکان و تنها فروغ یزدان است که بالنده و پالاینده و زداینده می باشد و از سوی دیگر این جشن یادآوردنده ی اهمیت نور، آتش و انرژی است،
و فروغ خورشید، ماه، چراغ و حتی روشنایی درونی دل و جان همه نشانه هایی از فروغ اهورا مزدا هستند. آری روشنایی و نور درون، نشانه و رمز وجودی خداوند است که این نور راه معرفت و شناخت حکمت و راه رسیدن به ذات پروردگار است.
روایت هایی در باره آداب اجرای جشن سده
این جشن را به هنگام شب برگزار می کردند. همگان به صحرا می رفتند و کوهه هایی از بوته ها فراهم می ساختند و آن ها را بر می افروختند و شادی و پایکوبی می کردندو معتقد بودند که این آتش بازمانده ی سرما را نابود می کند. گردآوری این بوته ها فریضه ای عمومی شمرده می شد و بزرگان و مالداران کسانی را اجیر می کردند تا به جای ایشان بوته گرد آوردند.
ملوک و سلاطین، مرغان و جانوران صحرایی را گرفته، آن ها را به نفت می آغشتند یا به پای آن ها دسته های گیاه خشک می بستند و در پرنده یا گیاه آتش می افکندند و آن ها را رها می ساختند تا درصحرا و آسمان تیره به پرواز درآیند.
در جشن سده سپر و شمشیر چوبین و بوق سفالین می فروختند و صورتک ها به چهره می زدند و چنگ و چغانه برمی گرفتند و به شب، در شهر چراغ ها می کردند. در نوشته های اسلامی به خصوص کیمیای سعادت، سخن از وجود صورتک ها و به خصوص سپر و شمشیر می رود که معرف نبرد متقابل میان گروه ها است.
افروختن آتش ها به شب یعنی تاریکی را فرو کشتن که در این جشن های زمستانی عمومیت داشته. برگزاری آن در شب نیز قابل توجه است. شب معرف تاریکی و تاریکی معرف آشفتگی نخستین است که به گمان بشر بدوی، قبل از خلقت بر جهان حاکم بوده است. افروختن آتش در دل شب نوعی بازگشت به آغاز و نوعی خلقت مجدد جهان معنا می دهد.
جشن سده از دیدگاه نجومی
جشن سده به حساب قدیم در دهم بهمن ماه است که ابان روز نام دارد و پنجاه شب و پنجاه روز پیش از نوروز است.
سبب معروف شدن آن به سده این است که در روز سدم از چهره دوم سال واقع شده است. ایرانیان قدیم سال ره به دو قسمت کرده و هر کدام را یک چهره می گفتند.
چهره اول از اول فروردین تا آخر مهر است یعنی هفته ماه که آن را تابستان می گفتند و چهره دوم از اول آبان تا آخر اسفند است که پنج ماه است و آن را زمستان می گفتند.
ایرانیان در این جشن آتش روشن می کردند و دور آن می گشتند و سرود می خواندند و شادی می نمودند.
اکنون هم آثار این جشن به خوبی محفوظ است. در این جا باید یادآوری شود، چون در قدیم ماه ها به طور کلی سی روز بود لذا جشن سده در دهم بهمن واقع نمی شد، بنابراین مراسم جشن سده زمان معین و جایگاه خاصی نداشته است. در آن روزگاران بنا به سنت در پیش درآمدهای فرخنده و خجسته و یا پیروزی و ظفر در ستیزها این جشن برگزار می شده است.
ولی اکنون چون روزهای کبیسه آخر سال را حذف کرده و شش روز به شش ماه اول سال افزوده اند. از این جهت جشن سده در دهم بهمن ماه می افتد.
برگزارى جشن سده تا دوره ساسانى
فردوسى آنرا به هوشنگ نسبت مى دهد و ابوريحان بيرونى و نوروزنامه آنرا از فريدون مى دانند و همچنين رسمى شدن جشن سده به زمان اردشير بابکان منسوب گرديده است، اما در هيچکدام به شيوه برگزارى آن اشاره اى نشده است.
در عصر حاضر: در مازندران، کردستان، لرستان، و سيستان و بلوچستان؛ روستاييان و کشاورزان و چوپانان و چادرنشينان نزديک غروب يکى از روزهاى زمستان (آغاز نيمه يا پايان زمستان) روى پشت بام، دامنه کوه، نزديک زيارتگاه، کنار چراگاه و يا کشتزار آتشى افروخته و بنا بر سنتى کهن پيرامون آن گرد مى آيند بدون آنکه نام جشن سده بر آن نهند.
ولى در کرمان جشن سده يا سده سوزى در بين تمامى اقشار مردم کرمان، مسلمان، زرتشتى، کليمى … رواج دارد که همه ساله در دهم بهمن ماه برگزار مى شود. در بين چادرنشينان بافت و سيرجان سده سوزى چوپانى برگزار مى شود که شب دهم بهمن آتش بزرگى بنام آتش جشن سده، با چهل شاخه از درختان هرس شده که نشان چهل روز “چله بزرگ” است در ميدان ده برمى افروزند و مى خوانند:
سده سده دهقانى
چهل کنده سوزانى
هنوز گويى زمستاني.
چنانکه از کتاب ها و اسناد تاريخى برمى آيد جشن سده جنبه دينى نداشته و تمام داستان هاى مربوط به آن غيردينى است و بيشتر جشنى کهن و ملى به شمار مى آيد و وارث حقيقى جشن سده نه فقط زرتشتيان، بلکه همه ايرانيان اند، ميراثى که به بسيارى از کشورهاى همسايه نيز راه يافت.
جشن سده از دیدگاه تاریخی
فردوسی در شاهنامه از برگزاری جشن سده در زمان هوشنگ پیشدادی سخن گفته و در داستانی چنین آورده است:
هوشنگ روزی با چند کس به سوی کوه گذر می کرد، از دور چیزی سیاه رنگ و تیز تاز پدید آمد، او سنگی با تیر کیانی رها کرد، سنگ به هدف نخورد و مار جهانسوز گریخت ولی سنگ رها شده از دست هوشنگ به سنگ دیگر خورد و شراره ی فروغی از آن پدید آمد، هوشنگ پیش جهان آفرین نیایش کرد و از اینکه فروغی چنین نصیبش شده آن را قبله نهاد و گفت: این فروغ ایزدی را باید پرستید. همان شب با افروختن آتش بسیار، جشنی برپا کرد و آن را جشن سده نامید. و از او این سده یادگار ماند:
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس هم گروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیزتاز
دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز دود دهانش جهان تیره گون
نگه کرد هوشنگ با هوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد پیش جنگ
به زور کیانی رهانید ز دست
جهانسوز مار از جهانجو بجست
برآمد به سنگ گران سنگ خرد
همان و همین سنگ بشکست خرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز
پدید آمد آتش از آن سنگ باز
هر آن کس که بر سنگ آهن زدی
ازو روشنایی پدید آمدی
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آن گاه قبله نهاد
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد
جشن سده در دوره های متفاوت تاریخی
قدیمی ترین مراسم جشن سده ای که در کتاب های چون تاریخ ابوالفدا، ابن مُسکویه، ابن خلدون، ابن اثیر از آن یاد شده جشنی است که مرداویج زیادی در سال ٣٢٣ هجری در اصفهان برپا داشت و همگان در آن شرکت جستند. آنچه درباره ی برگزاری این آیین گفته شد در این مراسم انجام گردید. تبریکی که ابوالعباس ربنجبنی به نصربن احمد سامانی با این مطلع گفته است:
مهترا بار خدایا ملک بغدادا
سده سی و یکم برا تو مبارک بادا
نشانه ی اهمیت برگزاری آیین جشن سده در این دوره می باشد و سلطان محمود غزنوی در آغاز پادشاهی در برگزاری آیین های ایران باستان توجه خاص معمول می داشت. اما در اواخر پادشاهی او برگزاری مراسم و آیین ها متروک ماند.
ابوالفضل بیهقی در کتاب گرانقدر خود (تاریخ بیهقی) در وقایع سال ۴٢۶ هجری آورده: سده فراز آمد. نخست شب امیر (مسعود) بر آن لب جوی که شِراعی زده بودند، بنشست و ندیمان و مطربان بیامدند و آتش به هیزم زدند و پس از آن شنیدم که قریب ده فرسنگ، فروغ آن آتش بدیده بودند و کبوتران نفت اندود بگذاشتند و ددگان نفت آلود و آتش زده دویدن گرفتند، و چنان سده ای بود که دیگر آن چنان ندیدم و آن به خرمی پایان آمد.
در دوره ی سلجوقیان نیز از برگزاری مراسم سده در کتاب ها سخن آمده است. به طوری که می نویسند ملک شاه سلجوقی در ذیحجه ۴۸۴ هجری در بغداد جشن سده را با شکوه برپا داشت که تا آن زمان مردم بغداد چنان آیینی ندیده بودند.
سخنانی از استاد حسین وحیدی درباره جشن سده
جشن سده از جشن های دیرین ایران است که مانند جشن نوروز از زمان های بسیار دور تا به امروز بر پا می شده است و می شود. پایه و انگیزه و چون و چند جشن سده در شاهنامه فردوسی آمده است.
واژه «پرستیدن» که در سروده فردوسی آمده است «پرستید باید اگر بخردی» در زبان اوستایی «پئیری استَ» است «پئیری» به معنای دور وگرداگرد است که امروزه با فرا گفت «پر» در واژه های «پرگار» «پر چین» و «پیرا» در واژه های پیرامون و پیراپزشکی به کار می رود و واژه پرستیدن با این رویکرد می شود دور ایستادن، نگاهداری کردن، که کننده ی آن میشود « پرستنده » و « پرستار » در شاهنامه می خوانیم:
بفرمود تا داروی هوشبر
پرستنده آمیخت با نوش بر
پرستنده کش به بر داشتی
زمین را به پس هیچ نگذاشتی
پرستندگان را سوی گلستان
فرستد همی ماه کابلستان
پس هنگامی که از برخورد دو سنگ فروغی بر می خیزد و با دیدن فروغ برخاسته از برخورد دو سنگ هوشنگ می گوید:
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی
هوشنگ می گوید این آتش را باید «پرستید» یعنی باید این آتش را نگاه داشت و بدینسان برای نخستین بار آتش نگاهداری می شود و آتشکده برای نگاهداری آتش ساخته می شود و با این رویداد ایرانیان که در سرزمینی سرد که به گفته « وندیداد » ۱۰ ماه زمستان بود و ۲ ماه تابستان و در غارهای کوه می زیستند:
کیومرث شد بر جهان کد خدای
نخستین به کوه اندرون ساخت جای
سر تخت و بختش بر آمد به کوه
پلنگینه پوشید خود با گروه
از کوه به دشت آمدند و برای نخستین با پیرامون آتش و آتشکده خانه ساختند و با ساختن خانه و شهر برای نخستین بار شهروندی « تمدن » آغاز شد و از همان زمان ایرانیان این رویداد بزرگ را به نام « سده » جشن گرفتند که این جشن تا به امروز هر ساله بر پا می شود . فرودسی درباره جشن سده می سراید :
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون اودگر شهریار
هوشنگ در زبان اوستایی «هئوشینگ» است که «هئو» به معنای خوب است و «شینگ» به معنی «خانه» است که امروزه با فرا گفت «شان» در واژه های «کاشانه» «آشیانه» به کار برده می شود.
با نگاهداری آتش در زمان هوشنگ رویداد بزرگ دیگر فراخیز تخشایی ( انقلاب صنعتی ) است که با به کار بردن آتش ایرانیان توانستند آهن را بدست آورند و به گفته فردوسی آهنگری پیشه کنند:
به آتش ز آهن جدا کرد سنگ
چو بشناخت آهنگری پیشه کرد
ز آهنگری اره و بیشه کرد
پس جشن سده را جز آغاز شهروندی می توان آغاز فراخیز تخشایی و دستیابی مردمان در ایران به آهن و آغاز آهنگری دانست.