فرتورهای کهن و باستانی

====================================

درختِ سَرو و کاج در فرهنگ ایران
===========================================

منشور کوروش بزرگ در پارک بالبوآ سن دیگو کالیفرنیا
=================================

پارسه از دریچه دوربین آنتوان سوروگین عکاس سرشناسی ایرانی- گرجستانی عصر قاجار
==========================

نبرد خونین آوارایر (451 میلادی) بین ارمنیان و ساسانیان در یک مینیاتور قرون وسطی ارمنی
==============================

عکس تاریخی اثر آنتوان سوروگین عکاس سرشناسی ایرانی-گرجستانی عصر قاجار
از زن زیبا روی دوره ی قاجاریه
===============================

رقص های آیینی
==================================

درفش کاویانی بر روی یک پارچه از زمان ساسانیان
==========================

نگاره ای زیبا و کهن از پارسه شهر (تخت جمشید) ایران زمین:
در شاهنامه فردوسی آمدهاست: جمشید پادشاهی عادل و زیبارو بود که نوروز را بر پا داشت و هفتصد سال بر ایران پادشاهی کرد. اورنگ یا تخت شاهی او چنان بزرگ بود که دیوان به دوش می کشیدند. صدها سال پس از حمله اسکندر و اعراب مسلمان وحشی و در زمانیکه یاد و خاطره پادشاهان هخامنشی فراموش شده بود، مردمی که از نزدیکی خرابههای پارسه عبور می کردند، تصاویر حکاکی شدهٔ تخت شاهی را می دیدند که روی دست مردم بلند شدهاست و از آنجا که نمی توانستند خط میخی کتیبههای حک شده روی سنگ ها را بخوانند، می پنداشتند که این همان اورنگ جمشید است که فردوسی در شاهنامه خود از آن یاد کردهاست. به همین شوند نام این مکان را تخت جمشید نهادند. بعدها که باستانشناسان توانستند خط میخی کتیبه را ترجمه کنند، متوجه شدند که نام اصلی آن پارسه بودهاست و مردم این مکان را محترم شمرده و آنرا هزار ستون و چهل منار می نامیدند و با شخصیت هایی چون سلیمان نبی و جمشید ربطش می دادند.
نام مشهور غربی این محل یعنی پِرسِه پلیس ریشه غریبی دارد. در زبان یونانی، پِرسه پلیس و یا به صورت شاعرانه آن پِرسِپ تولیس (Perseptolis) لقبی است برای آتنه الهه خرد، صنعت و جنگ که ویرانکنندهٔ شهرها معنی می دهد. این لقب را آشیل، چکامه سرای یونانی سده پنجم پیش از زادروز، به حالت فراهم آوردن و بازی با واژه در مورد شهر پارسیان به کار برده است.
======================

زمانی این بالون به هوا رفت، زیاد بالا نماند و سوراخ شده و به زمین سقوط می کند و تا مدت ها مورد تمسخر مردم تهران بوده و برایش جوک ها و داستان ها درست کرده بودند... سردر باغ ملی مکانی بوده که این بالون به هوا فرستاده شده و همان جا، جایی است که نخستین دوچرخه به معرض دید مردم گذاشته می شده است
=======================

زن نجيب زاده ايراني که صنعتگران رومي اسير شده به دست شاپور به تصوير کشيده اند که به شکل تقريبا دست نخورده در موزه لوور پاريس نگهداري مي شود
========================

====================
میدان توپخانه اواخر دهه 70

======================
==================
در این وبلاگ تلاش کردم جشن ها، آیین ها و گاهشمارهای باستانی را یادآور و زنده نگهدارم. بیشتر مطالبِ مربوط را با دانش و پژوهش های سالیان، نوشتم و برخی از عکس ها را خودم گرفتم و برخی عکس های مربوط را بهره بردم. برخی از مقاله ها با پژوهش و مطالعه در کتاب ها و سایت های متفاوت پیدا کردم که اگر منبع آن مشخص باشد در زیر مقاله ها نوشتم یا اگر منبع ها مشخص نبوده نام برده نشده.