آتش یکی از چهار آخشيج (عنصر) پاک در نزد ايرانيان باستان و زرتشتيان است. آذر نام ايزد نگاهبان آتش است. از این رو، آذرگان نيز در شمار جشن‌ هایی است كه آيين‌‌های آن با بزرگداشت آتش كه یکی از فروزه‌‌ها نیک اهورایی است، نزدیکی و هم خوانی دارد.

آذر جشن یکی از آيين‌های مهم در ايران باستان بوده‌ است كه هم اینک نيز گرامی داشته می شود، اگر چه همانند دوران كهن به همان بزرگی و شكوه برگزار نمی شود و محدودتر شده‌ است.

روانشاد موبد دكتر جهانگير اشيدری در اين باره آورده‌ است: «ماه آذر كه به معنی آتش است نيز مانند ساير ماه‌های باستانی دارای ويژگی بوده‌ است و برابری نام و روز ماه را به نام آذرگان جشن گرفته‌ اند. برابر روايات در اين روز مردم به نيايشگاه رفته و پس از سپاس به درگاه پروردگار در كارهای جهان با هم مشورت می كرده‌ اند.

در يسنا نيز بارها به آذر و آتش و اهميت آن اشاره شده‌ است كه چند نمونه از آن به اين شرح است:

«ای آذر تویی خوشی بخش جهان مزدا آفريده، ما خواستاريم به وسيله تو با انديشه پاک، گفتار راست و كردار و آيين نیک، مزدا اهورا را پرستش كنيم و به او نزدیک شويم (يسنا – هات٣٦ بند ٣)

در بخش‌های گوناگون اوستا، از آتش به عنوان یک پديده‌ اهورایی ياد شده و داور ميان نيكوكاران و دروغكاران است.

يسنای شصت و دوم یکی از نمونه‌‌ها به شمار می رود كه در خرده اوستا نيز نقش دارد. يسنای ٦٢ متنی بسيار قديمی اوستایی ست كه درباره آتش است. در خرده اوستا همراه با دو بند از سرودهای گات‌ها به عنوان «آتش نيايش» انتخاب شده است و در همه آيين‌های شادی مانند سدره‌ پوشی، گواه‌ گيری، جشن‌ها و همانند آن، توسط موبد سراييده می شود. آتش نيايش در حقيقت سرود شادی و شادمانی است و از دير زمان پس از افروختن آتش، خوانده می شده است.

نياكان ما در اين روز به آتشكده‌‌ها می رفته‌ اند و ستايش و نيايش اهورامزدا را به جا می آورده‌ اند.

به گفته پژوهشگران، از روزی كه ايرانيان و هندوان در پهنه گيتی شناخته شدند، مردمی بودند كه آتش را در پرستشگاه‌های خود گرامی و بزرگ می داشتند.

به گواهی اوستا و ودا- كتاب مقدس هندوها- سرودهای آتش هماره در سرزبان‌های نياكان پارسای ما بود. در سنگ نوشته‌ هایی كه از هخامنشيان به جای مانده، ديده می شود كه داريوش در برابر آتشدان به ستايش ايستاده است همچنين در روی هزاران سكه پادشاهان روزگاران پيش، آتشدان ديده می شود.

پس از چيره شدن تازيان بر ايران و چندين سده پس از آن، باز در سراسر ايران آتشكده‌‌ها روشن بود، يا آن گونه كه نويسندگان پيش نوشته‌ اند برخی از آن‌ها خاموش و ويران و برخی ديگر مسجد شدند.

آتش در دين‌های ديگر نيز مقدس بوده است. به طوری كه می دانيم حضرت موسي در كوه «طور» شعله‌ ی آتش را از دور مشاهده كرد و از ميان آتش ندای الهی را شنيد و به مقام پيامبری رسيد.

در ايران باستان، آتش دارای اهميت و تقدس بوده و احترام و ارزش در خور خويش را داشته است، در اوستا از آتش به عنوان یک پديده‌ اهورایی ياد شده و داور ميان نيكوكاران و دروغكاران است.

 

نيا را همی بود آيين و كيش

پرستيدن ايزدی بود بيش

بدان گه بدی آتش خوبرنگ

چو مر تازيان راست محراب سنگ