جشن تیرماه سیزده شو برابر با ۱۲ آبان ماه
این جشن هنوز در مازندران و در میانه آبانماه برگزار میشود، که به آن «تیرماه سیزده شو» گفته میشود و آن را سالروز حماسهی معین کردن مرز ایران با تیر رها شده از کمان آرش میدانند و به ثبت ملی نیز رسیده است. (به دلیل محاسبه نکردن روزهای کبیسه پس از ساسانیان، هنگامهی این جشن از تیرماه به میانه آبان ماه جابهجا شده است)
انجمن کوهنوردان ایران با همکاری دیگر کوهنوردان و طبیعت دوستان در نزدیکترین آدینه به سیزدهم تیر همایش و جشنی در شهر رینه نزدیک دماوند برگزار میکنند که در آن به مسایل محیط زیستی و فرهنگی حوزهی دماوند پرداخته میشود و آن را روز ملی دماوند نیز مینامند. (شایستهی یادآوری است که بهتر بود روز ملی دماوند، درست روز جشن تیرگان اعلام میشد، که دهمین روز تیرماه در گاهنمای رسمی کشور برابر با سیزدهمین روز تیرماه در گاهنمای دینی زرتشتیان است)
سیزدهم تیر ماه طبری که سال ها است در تقویم خورشیدی برابر با دوازدهم آبان ماه می باشد، از دیرباز در برخی نقاط ایران خصوصاً مازندران در چنین شبی مراسمی برگزار می شد که همچون سایر مراسم سنتی و اساطیری بار معنایی خاصی دارد.
پیش تر ها بسیاری از مراسم آیینی و اسطوره ای و حتی عقاید و باورها به صرف خرافی تلقی شدن، پیش پا افتاده و بی خردانه پنداشته می شد و در نتیجه طرد می گشت؛ امّا اخیراً مردم شناسان و اسطوره پژوهان از منظری دیگر به این مباحث می نگرند و از آن ها در فهم وقایع دور تاریخی و نحوه ی برداشت پیشینیان کمک می گیرند. از جمله آن مراسم «تیرماه سیزه شو» است که هنوز در بخش هایی از دیار البرز از جمله استان مازندران، گیلان، گلستان، سمنان و تهران برگزار می شود.
شعر خوانی شاعران بومی، تشلاک سما (رقص محلی مازندرانی)، موسیقی های اصیل، غدیر خوانی و نوروز خوانی از جمله برنامه های این جشن سنتی بود که به مناسبت روز ملی مازندران در مجتمع فرهنگی هنری ولی عصر این شهرستان برگزار شد.
مهمترین بخش جشن تیرماه سیزده شو در مازندران آماده کردن ۱۳ نوع خوراکی و خوردن آن در طول شب به همراه جشن است. در این شب انواع شیرینی ها، تنقلات و میوه ها همانند بشتزیک (تهیه شده از شیرۀ خرمالوی وحشی، مغز گردو، کنجد و شکر، پیسه گنده، تهیه شده از مغز پودر شدۀ گردو، برنج، آرد برنج، شکر یا عسل و ...) همچنین میوه ها و تنقلاتی مانند انار، پرتقال، خربزه، هندوانه، ازگیل (کنس)، گندم برشته، کشمش، گردو، تخمه، شاهدانه، سنجد ،حلوا و نخودچی تهیه و خورده می شود. در آمل به این ها «خارچی» به معنی چیز خوب گفته می شود و در سنگسر از سیزده مادّۀ غذایی مثل گوشت، آب، سبزی، برنج، عدس، نخود و نمک غذایی درست می کنند که به آن "سیزده چی" می گویند.
فلسفه برگزاری تیرماه سیزده شو جشن که در سیزدهمین شب از ماه آبان در مازندران برگزار می شود به روایتی تعیین مرز ایران و توران به وسیله کمان به دست آرش کمانگیر و به روایتی دیگر کشتن ضحاک به دست کاوه بر می گردد. جشن تیرماه سیزده شو قدمت بیش از ۳ هزار ساله دارد و هر ساله این جشن در مازندران به ویژه در آمل گرامی داشته می شود. و هدف از برگزاری این جشن را ایجاد فضای شاد، اشاعه فرهنگ بومی و محلی، توجه به آیین های مازندران و انتقال فرهنگ اصیل استان به نسل جوان برشمرد.
در برخی مناطق دیگر این آیین به نام «لال شو» نیز معروف است، مردی به عنوان «لال» انتخاب می شود. در گذشته این شخص لباس کهنه و مندرسی می پوشید و یقه های کت را بالا آورده و کلاهش را بر سر می گذاشت و با کاه هایی که به صورت طناب درست می کردند، دور کمر، پاها و سرش را می بستند. ضمناً تارهای کاهی را که به سر بسته می شد، به طوری آویزان بود که صورت او را تقریباً می پوشاند. چنانچه لال سید بود، شال سبزی به کمر خود می بست.
شخصی که نقش لال را بازی می نمود، در غروب دوازدهم تیر ماه طبری در رودخانه روستا که به آن «درکا» می گویند، خود را با آب سرد می شست، به طوری که از سرما قدرت صحبت کردن نداشت و به اصطلاح لال می شد. این شخص را فرد دیگر به نام «لال مار» (مادر لال) که یک پسر نوجوان یا جوان است همراهی می کرد. در برخی مناطق شخص سومی نیز آنها را همراهی می کرد که وظیفه اش حمل ترکه های درخت توت بود. این شخص به «شیش دار» معروف است. «شیش» به معنی ترکه است و ترکه درخت توت را «توت شیشک» می گویند.
مراسم «تیرماه سیزه شو» به همین شکل با رفتن گروه لال به خانه های دیگر و اضافه شدن بچه های هر خانه به دنبال این گروه و هم آواز شدن آن ها با گروه لال ادامه داشت تا آخرین خانۀ آن روستا.
در غروب لال شو (تیرماه سیزه شو) افرادی که درختی از درختان آن ها محصول نداده بود و یا محصول آن خوب نبود، با یک «تبر» و به همراه فرد دیگری به زیر آن درخت می رفتند و صاحب درخت با پشت تبر ضربه ای بر درخت می زد و به ظاهر قصد قطع کردن درخت را می نمود. فرد همراه ضامن درخت می شد و می گفت: «من ضمانت او را می نمایم که سال آینده محصول خوبی دهد» و معتقد بودند که این عمل موجب پر بار شدن درخت در سال آینده خواهد گردید.
در بعضی نقاط خانواده ها در این شب در خانه هایشان جمع می شوند و فال حافظ می گیرند.
همچنین به وسیلۀ گردو بخت و اقبال خود را آزمایش می کردند. به این صورت که فردی از افراد خانواده که احتمالاً بزرگ خانواده بود، تعدادی گردو را در دستش می چرخاند و سپس گردوها را روی زمین می ریخت و بعد از آن یکی از افراد، گردویی را بر می داشت و سپس گردوی او را می شکستند، کیفیت مغز گردو خوش اقبالی یا بداقبالی فرد را در سال آینده نشان می داد.
آداب و رسوم این شب هر ساله رو به زوال و فراموشی می رود ولی آثار آن را در خاطرات افراد مسن روستایی و بعضی از کتاب هایی که صفحاتی را به این مراسم اختصاص داده اند و همچنین ترانه های مازندرانی می بینیم.
تارنمای فرهنگی زرتشتیان ایران