یکی از جشن‌ های همگانی ایران باستان که در آغاز شامگاه شانزدهم بهمن‌ ماه هر سال برگزار می شود جشن سده نام دارد. این جشن از آیین های ملی ایرانیان به حساب می آید زیرا داستان شکل گیری سده به پدیده کشف آتش در تاریخ ایران باز می گردد که افتخار ملی ایرانی را گزارش داده است. 

داستان پدید آمدن و مهار شدن آتش و بنیاد نهاندن جشن سده در شاهنامه فردوسی بدین گونه آمده‌ است که هوشنگ، پادشاه پیشدادی با چند تن از نزدیکان برای شکار از کوه می‌ گذشتند که مار سیاهی نمودار شده. هوشنگ سنگ بزرگی را از زمین برداشته و به سوی آن مار رها کرده است. سنگ پرتاب شده به جای برخورد با مار به سنگی دیگر برخورد کرده و از برخورد سنگ‌ ها، شعله آتش پدیدار شده است. به فرخندگی چنین رویدادی هوشنگ و همراهانش آنشب را جشن گرفته اند و از آنجا که یاد گرفتند چگونه این شعله را بوجود آورند، و برای ماندن آن پیوسته نیاز به هیزم داشته است، کسانی انتخاب شدند تا از آتش پرستاری کنند که به خاموشی و سردی گرایش نیابد.

جشن سَـدَه بزرگترین جشن آتش و یکی از کهن‌ ترین آیین‌ های شناخته شده در ایران باستان است. در آغاز شامگاه روز جشن سده، همه مردمانِ سرزمین‌ های ایرانی بر بلندای کوه‌ ها و بام خانه‌ ها، آتش‌ هایی بر می‌ افروخته و هنوز هم کم‌ و بیش بر می‌ افروزند. مردمان نواحی مختلف در کنار شعله‌ های آتش و با توجه به زبان و فرهنگ خود، سرودها و ترانه‌ های گوناگونی را خوانده و آرزوی رفتن سرما و آمدن گرما را می‌ کنند. همچنین در برخی نواحی، به جشن‌ خوانی، بازی‌ ها و نمایش‌ های دسته‌ جمعی نیز می‌ پردازند.

سَدَه در زبان اوستایی به معنای برآمدن و طلوع کردن است. در روایت‌ هایی تازه جشن سده را به صد روز گذشتن از زمستان بزرگ و یا پنجاه شب و پنجاه روز مانده به نوروز تعبیر می‌ کنند. 

ماندگاری سده در فرهنگ ایرانی مرهون برپایی این جشن توسط زرتشتیان در خفا برای بیش از هزار است که برگزار کردند و، در هشتاد سال گذشته در تهران و شهرهای زرتشتی نشین جشن سده را همه ساله باشکوه‌ ترین برگزار ‌شده است. 

اکنون نیز ایرانیان دلی آکنده از مهر و روشنایی آتش سده دارند و در هر شهر و روستایی، به هنگام غروب آفتاب در روز مهر از ماه بهمن هیزم فراوانی را که به شکل پشته در آورده اند به آتش می کشند و هم صدا با سرایش سرود آتش نیایش به شادی می پردازند.