در سالنامه كهن ايراني در اين روز "چهارم خورداد" جشنی در ستایش و گرامیداشت خرداد يا خورداد برگزار مي‌گردد.

واژۀ خورداد در اوستایی هَئوروَتات و در پهلوی خُردات خوانده مي‌شود و به مانک (معني) رسایی و تندرستی و نام یکی از هفت امشاسپند است. اين واژه‌ در سانسکریت و در ودا نیز به گونه سَئوروَتات آمده است.

 

خورداد امشاسپند در جهان گيتيگ (مادی) پاسبان آب ها و نهرها و دریاها است و نمادي از رهايي مشيه (بشر) است. از آنجا كه آب و گياه به گونۀ سرشتين و پرهامي (طبيعي) با هم جفت‌اند، همواره در نوشتارهاي كهن ایران، خورداد امشاسپدان همراه با امرداد امشاسپدان نگهبان گياهان آورده شده است.

پیش‌کش این دو امشاسپند دارايي و رمه است، به گونه‌ای که این دو، نمایندۀ آرمان های نیرومندی و سر چشمۀ زندگی و رویش هستند.

هماوردان ويژه آن‌ها، دیوان‌ گرسنگی و تشنگی اند و همکاران خورداد، ایزد تیشتر و باد و فروهر پرهیزکاران هستند.

در باور ایرانیان، خورداد در هنگام تاخت اهریمن، آب را به یاری فروهرها می ستاند و به باد می سپارد و سپس باد آن را با شتاب به سوی کشورها می برد و با ميانجي ابر می باراند.

همچنین در نام‌گذاری ماه ها، خرداد و امرداد در دو سوي ماه ‌تیر یا تیشتر جای دارند و تیشتر ایزد باران است.

 

در بُـندهشن "آغاز آفرینش"، یکی از نُسك‌هاي (کتاب های) كهن پهلوی دربارۀ این امشاسپند آمده است:ا

 

خورداد سرور سال ها و ماه ها و روزهاست؛ [ و این ] از این روی است که او سرور همه است. او را آب دارايي گيتيگ است. هستی، زایش و پرورش همۀ جانداران جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست. چون اندرسال، [ اگر ] نیک شاید زیستن، از سر خورداد است ... او که آب را رامش بخشد یا بیازارد، آن گاه، خورداد [ از او ] آسوده یا آزرده بود. او را همکار، تیر و باد و فروردین است.

 

در یشت های اوستا، برای دو امشاسپند، اردی بهشت و خورداد، هر یک یشتی جداگانه هست. خرداد یشت، چهارمین یشت اوستا است که شوربختانه آسیب زیادی دیده و بسیاری از واژگان آن از ميان رفته یا ناخواناست. ولی در آنچه اکنون در دست است در یازده بند، به یاد کردن از امشاسپندان به ویژه خورداد سپارش بسیار شده، چون یاد آنان دیوان را دور می سازد و یاد خورداد، به ویژه دیو نسو "دیو تباهي و گندیدگی" را می راند. در این یشت آمده که خداوند يار و رستگاری و رامش و خوشبختي را از سوي امشاسپند خرداد به مردم پاک دین می بخشد.


در گذشته نیاکان فرهیختۀ ما و امروز زرتشتیان در این روز به کنار چشمه­سارها، رودها و دریاچه­ها رفته و همراه با نیایش اهورامزدا و جشن و شادمانی تن خود را نیز با آب می­شویند و روز را با شادي و سرور به پايان می رسانند. ابوریحان بیرونی نیز در آثار الباقیه، آيين شستشوی ویژه ای را که در این روز برگزار می شده است بازگو کرده است.

 

اهورامزدا از سرچشمۀ بخشایندگی خویش این فروزه را با ميانجي امشاسپند هئوروتات به آفریدگان خود بخشیده تا هر پدیده ای رسا گردد و رسایی و تندرستی نه تنها ویژۀ این جهان است، ونکه (بلكه) رسایی مینوی و تندرستی روان، آماج (هدف) والای جهانیان است.

اهورامزدا می خواهد که همگان به یاری امشاسپند هئوروتات از این بخشایش مینوی و مهربانی راستين برخوردار گشته و هرکس بتواند با نیروی رسایی و پرورش و افزایش آن در وجود خویش، دارای جايگاه والا و رسا و جاودان گردد