جشن تیرگان - روز تیر از ماه تیر ماه
تیشتر (ستاره باران) - روز تیر از ماه تیر = برابر با 10 تیر ماه
تیشتر در فرهنگها و متون پهلوی و اوستا به معانی چندی آمده لیک منظور اصلی همان ایزد تیر است که در پهلوی تیشتر و در اوستا تیشتریه آمده است و یشت هشتم اوستا به نام تیشتریشت(1)، به وی منسوب است. چهارمین ماه سال و سیزدهمین روز هر هر ماه را به نام ایزد تیشتر، تیرماه و تیرروز گویند. تیشتر ایزد باران است و بر ستوران موکل است و تدبیر و مصالحی که در روز تیر، از ماه تیر واقع است، به وی تعلق دارد. ایرانیان چون نام روز و نام ماه موافق آید، آن روز را عید کنند و جشن سازند، این روز را نیز مانند مهرگان و نوروز مبارک دانند و این روز را تیرگان(2) و جشن این روز را جشن تیرگان خوانند
تیشتر (ستاره باران)
تیشتر در فرهنگها و متون پهلوی و اوستا به معانی چندی آمده لیک منظور اصلی همان ایزد تیر است که در پهلوی تیشتر و در اوستا تیشتریه آمده است و یشت هشتم اوستا به نام تیشتریشت(1)، به وی منسوب است. چهارمین ماه سال و سیزدهمین روز هر هر ماه را به نام ایزد تیشتر، تیرماه و تیرروز گویند. تیشتر ایزد باران است و بر ستوران موکل است و تدبیر و مصالحی که در روز تیر، از ماه تیر واقع است، به وی تعلق دارد. ایرانیان چون نام روز و نام ماه موافق آید، آن روز را عید کنند و جشن سازند، این روز را نیز مانند مهرگان و نوروز مبارک دانند و این روز را تیرگان(2) و جشن این روز را جشن تیرگان خوانند
تیشتر نام ستاره ستاره باران است که به ستاره شعرای یمانی (سیریوس) اطلاق شده است. ایزد باران، موکل باران است و به کوشش او زمینِ پاک از باران بهرهمند گردد و کشتزارها سیراب شوند. گویند هر گاه تیشتر از آسمان سر بر آرد و بدرخشد، مژده بارش باران میدهد. شعری اصولا نام دو ستاره است که یکی را شعرای شامی و دیگری را شعرای یمانی گویند. شعری در شبهای تابستان نمایان میشود. تیشتر را در فارسی کنونی شباهنگ نامند که در صورت فلکی کلب اکبر واقع است و پرنورترین اختر آسمان است
دو صفتی که همیشه از برای تیشتر آمده اولی رایومند (دارای شکوه و فروغ) و دومی فرهمند است و زیباترین اسطوره پارسی متعلق به وی است (این اسطوره در کتاب بندهش نگاشته شده است.):
در ابتدا، هنگامی که اَنگرَهمینو (خردِ خبیث) بر سِپَنتامینو (خرد مقدس) ستیزه آغاز نمود، تیشتر نیز به یاری سپنتامینو برخاست. از نیروی باد، آب به سوی آسمان راهی شد. تیشتر به رهنمایی ایزد بُرُز (ایزد کشاورزی) و فروهر نیکان با یاری وَهُومَن (ایزد راستی) و ایزد هُوم (شراب مقدس) برای اجرای وظیفه خویش سه شکل به خود گرفت، نخست به صورت مردی، دوم به هیبت اسبی سپید و سوم به قالب گاو نری (ورزا) در آمده، برای سی روز و سی شب در میان فروغ پرواز نمود و از هر یک از ترکیبهای سهگانه خویش، ده و روز و ده شب باران شدید ببارید، هر قطرهای از این باران به درشتی پیالهای بود و از هر کدام به اندازه قد یک مرد آب در روی زمین بالا آمد. جانوران موذی هلاک و در سوراخهای زمین غرق شدند. آنگاه باد ایزدی وزیدن گرفت و تمام آبها را به اقصا نقاط زمین راند، از آن دریای فراخکَرت (اقیانوس) به وجود آمد، لاشه جانوران موذی در روی زمین به جای ماند و زهر و عفونت آنان خاک را فرا گرفت. برای آنکه زمین از زهر پاک گردد، دومین بار تیشتر به شکل اسب سپیدی با سمهای بلند به سوی دریا شتافت، رقیب او اَپوشه (دیو خشکی) به صورت اسب سیه فامی با سمهای گرد از برای ستیز به سوی وی راند و از فرسخی دورتر، تیشتر را به بیم و هراس انداخت. تیشتر برای پیروزی و رستگاری اهورا مزدا را به یاری خواند، ایزد ایزدان وی را نیرو بخشید
تیشتر زور ده شتر جوان و ده اسب جوان و ده ورزای (گاو نر) جوان و ده کوه و ده رود به خود گرفت. آنگاه اَپوشهدیو هراسیده و به فرسخی دورتر گریخت. از این روی گویند نیروی یک تیر با تیشتر بوده، چه، یک فرسخ، مسافت پرش یک تیر میباشد. پس از آن تیشتر اَپوشه را به مسافت یک هزار گام از دریا دور نمود و باران بِه از پیش باریدن گرفت. قطرات خرد و درشت هر یک به درشتی یک مشت و یک دست، درشتی سر گاو و سر انسان، ببارید. در این زمان سپینچَکرَ و اپوشهدیو بر تیشتر کوشیدند. آتش وازیشتَ (3) از گرز تیشتر شراره کشید و سپینچکر را هلاک نمود. از این ضربت گرز خروش بلندی از نهاد سپینچکر برخاست (4). آنگاه تیشتر بارش را برای ده شبانه روز دیگر ادامه داد. چرک و زهری که از جانوران موذی در روی زمین باقی مانده بود با آب درآمیخت و آب شور پدید آمد. پس از پایان بارش، سه روز باد وزیدن گرفت و آبها را به فراسوی مرزهای زمین برد. این زد و خورد هر ساله است و چرخش فصلها از پس ستیز تیشتر و اپوشه دیو میباشد
در سایر مراجع تیشتر ابتدا به شکل جوانی 15 ساله و زیبا روست، سپس به قالب ورزا در میآید و در پایان به هیبت اسبی سپید و زیبا و زرین گوش است و اَپوشهدیو اسبی است مهیب و سیاه، با گوش و یال و دمِ کَل. تیشتر با قربانی و یاری مردم بر اَپوشه پیروز میگردد. ستیز این دو سه شبانه روز است که در این مدت گه برق میدرخشد و گه رعد میخروشد. تیشتر از آن رو ارجمند است که زایش زمین از اوست و قربانی مردم وی را نیرومند میسازد
چرا تیشتر؟
تیشتر زیباترین اسطوره ایرانی است و نماد تفکری زیباست. همواره اسطورهها را با نگاهی حسرتآمیز نگریسته و به دنبال معادلی خدای گونه برای خویش بوده و تیشتر را مناسب این انتخاب میدانیم. چرا؟
همواره برای تغییر پیرامون خویش کوشیدهایم و لیک هر بار پس از مدتی تلاش، سرخورده از برخورد مسولان و بر خی دوستان به گوشهای آرام نشستهایم. پس از مدتی دوستانی نیکو نهاد دوباره نیروی رفته را به ما باز میگردانند و برای نبرد آماده میگردیم. این چرخه زندگی ما است، گاهی بر اپوشه پیروزیم و گه مغلوب وی.
شاید انتخاب تابناکترین اختر آسمان از دید بسیاری گزافهگویی باشد، لیک در جمعهایی که حضور داشتهایم همواره فردی بودهایم که اگر در مرکز توجه نبودهایم، بیشک از افرادی بودهایم که توجه را به خود جلب نمودهاند.
*********************
پینوشت1: یشتها بخشی از اوستا هستند که به نیایش ایزدان میپردازند و در مناسک مذهبی خوانده میشوند.
پینوشت2: تیرگان همان جشن آب پاشان است که در آن مومنان برای پاکی خود را میشورند و به یکدیگر آب میپاشند. بر اساس افسانهها این همان روزی است که آرش کمانگیر با تیر خود مرز ایران و توران را نمایان میسازد.
پینوشت3: این آتش همان آذرخش پیش از باران است.
پینوشت4: این خروش همان است که پس از هر آذرخش شنیده میشود.