بهشت و دوزخ در دین زرتشتی
یکی از مهمترین و اساسی ترین پایه های جهان بینی زرتشتی، ارزش و جایگاه بی همتایی است که به انسان در گاهان (گات ها) می شود. این ارزش به این دلیل است که انسان تنها موجودی به شمار می رود که خردمند آفریده شده است. انسان در بینش زرتشتی یار و یاور اندیشمند اهورامزدا است که با تلاش در راه راستی، می تواند جهان را به سوی کمال و رسایی پیش ببرد و خود نیز با پیمودن پله های عرفان و اشراق زرتشتی، همچون قطره ای به هستی بیکرانه اهورامزدا بپیوندد.
ای مزدا چقدر آرزو دارم که با کردار نیک و خدمت به بشر و در پرتو راستی (اَشه) و اندیشه نیک (وهومنه) و دستگیری از وارستگان، به تو بپیوندم /گات ها هات 34 بند5
انسان به سبب داشتن خرد و اندیشه، توانایی آن را دارد تا آزادانه راه خویش را برگزیند و این معنی اختیار در جهان بینی زرتشتی است. اختیار یعنی قدرت گزینش بین دو راه، دستاورد مهم خرد بوده و تنها انسان می تواند از این پیشکش اهورایی برخوردار شود.
ای مردم این حقیقت را با گوش بشنوید و با اندیشه روشن آن ها را برسی کنید، سپس هر مرد و زن راه نیک و بد را برای خویشتن برگزینید./گات ها هات 30 بند 2
از همین روی انسان خردمند و صاحب اختیار، پاسخگوی تمام اندیشه ها، گفتارها و کردار های خویش و بر پایه ی قانون اَشه بازتاب همه ی اندیشه ها، گفتار ها و کردار هایش به خود او باز می گردد. همین بازگشت و بازتاب است که فلسفه وجودی بهشت و دوزخ را می آفریند، یعنی واکنش اندیشه، گفتار و کردار انسان، او را به سوی بهترین یا بد ترین جایگاه رهنمود خواهد شد. اگر انسان مانند دیگر موجودات، توانایی اندیشیدن و گزینش نداشت، مفهوم بهشت و دوزخ نیز برای او وجود نداشت، چنانکه برای حیوانات هم مفهومی ندارد. بر پایه گاهان، خوشبختی و بدبختی مردم به دست خود آنها است یا به بیان دیگر بهشت و دوزخ را انسان خود برای خویش می آفریند.
بهشت و دوزخ در گات ها
اشوزرتشت در گات ها از وجود دو جهان گیتی و مینو و همچنین پاداشی که در هر دو جهان نصیب دینداران خواهد شد و آنان را به سوی خوشبختی و آرامش پیش خواهد برد، سخن گفته است.
در دیدگاه اشوزرتشت، دو نکته ارزشمند درباره بهشت و دوزخ وجود دارد:
نخست این که سفارش اشوزرتشت به پیروانش این است که نیکی را تنها برای نیکی و خشنودی اهورامزدا بخواهند، نه برای به دست آوردن بهشت یا ترس از دوزخ؛ او می خواهد مردمان بر پایه ی اَشه زنگی کنند و برای پیشرفت و نو کردن خردمندانه جهان و خوشبخت کردن دیگران تمام توان خود را به کار گیرند.
دوم این که اشوزرتشت بهشت و دوزخ را تنها ویژه ی زندگی پس از مرگ نمی داند. به بیان دیگر پرهیزگاران در این جهان نیز می توانند از پاداش برخاسته از اَشه بهرمند شوند و به خوشبختی دست یابند و دروغکاران باز خورد اندیشه، گفتار و کردار نادرست خود را در همین جهان خواهند دید.
آری! همگی ما بهشت و دوزخ گاهانی (گات هایی) را بارها در زندگی تجربه کرده ایم؛ هنگامی که با انجام کاری نیک حتی اگر پاسخی شایسته از سوی دیگران دریافت نکرده ایم، به واسطه آرامش دل و آسایش وجدان، احساس شادمانی داشته ایم؛ و یا در صورت سر زدن رفتاری ناپسند، جدا از پاسخ آن از سوی مردم، به دلیل ناراحتی وجدان، در رنج و افسوس به سر به سر برده ایم.
در گاهات( گات ها) توصیفات گوناگونی برای بهشت به کار برده شده است که در این میان سه واژه ی وَهیشتهَ ، وَهیشتهَ مَنهَ و گرودِمان برخسته ترین است.
وَهیشتَه صورت اوستایی واژه فارسی بهشت است و به معنی بهترین (جای) است
وَهیشتَه مَنَه به معنی بهترین اندیشه
گرودِمان به معنی خانه ستایش یا سرود است
بهترین(جای)، (سرایِ) بهترین اندیشه و سرایِ ستایش و سرود زیباترین نام هایی است که برای جایگاه و منزل روان پرهیزگاران می توان در نظر گرفت.
برای دوزخ در گاهان چهار واژه به کار رفته است: اَچیشتَه ، اَچیشتَه مَنَه ، اَچیشتَه اَنگهِو و در وجودمان. اَچیشتَه به معنی بدترین (جای)
اَچیشتَه مَنَه به معنی بدترین اندیشه
اَچیشتَه اَنگهو به معنی یدترین زندگی و در وجودمان به معنی خانه دروغ است. دوزخ گاهانی، جایگاه بدترین اندیشه وبدترین زندگی، جایگاه پشیمانی و اندوه دانستنه شده است، پشیمانی به خاطر از دست دادن یک زندگی خوب و دور شدن از بخشایش اهورامزدا.
کسانی که کلام مقدس مزدا را به کار نبندند و چنان که من آموخته ام پیروی نکنند، پایان زندگی آن ها پشیمانی و افسوس خواهد بود/گات ها هات 45 بند 3
بهشت و دوزخ در اوستا و نوشته های پهلوی
بهشت و دوزخ یا بهترین و بدترین هستی را میتوان یکی از پرکشش ترین موضوعاتی دانست که اندیشه ی بشر را از روز نخست و با هر دین و آیینی به خود مشغول داشته است؛ در حقیقت انسان از هنگام شناخت پیرامون خود و تلاش در راه بهتر زیستن، به مرگ و زندگی پس از آن نیز اندیشیده است؛ زیرا به سبب وابستگی و دلبستگی به زندگی، نمی توانست نابودی و دست کشیدن از خوشی ها را بپذیرد. بنابر این خیلی پیش از پیدایش دین های یکتاپرستی و آمدن پیامبران مردم به حیات پس از مرگ باور داشتند.
گواه این گفته را می توان گور مردگانی دانست که در کف خانه به همراه غذا و وسایل زندگی به خاک سپرده شده بودند؛ این شواهد به مدد کاوش های باستان شناسان از خانه های نخستین به دست آمده است، که همانا از چگونگی پندار آن ها پیرامون از بین نرفتن انسان و تصوری که از زندگی پس از مرگ داشتند، خبر می دهد.
با پیدایش دین ها و باور به وجود دادار بی همتا، جهان بینی مردمان درباره گیتی و مینو، پیشرفت فراوانی کرد. در تمام دین ها، پیام آوران همواره مردمان را به راستی و نیکوکاری فرا می خوانند و از دروغ و گناه درو می دارند و می آموزند که در حقیقت، این خود انسان است که با نیک کرداری و رفتار درست، آینده خود را به بهترین جایگاه یا بهشت و با بدی و گناه به بدترین جایگاه یا دوزخ تبدیل می کند. در این میان، سخن اهورایی پیامبر اَشَوَت ایران زمین، همچون گوهری می رخشد.
در گاهان (گات ها) بهشت شادی و آرامش است که از وجدان آسوده به دست می آید. بهشت ِ گات ها را می توان رستگاری، وارستگی و زندگی با منش نیک دانست، که از گام نهادن در راه اَشه، درک شهریاری و توانایی خداوند، درست اندیشی، مهر و ایمان حاصل می شود و سرانجام به رسایی و جاودانگی منجر خواهد شد. همچنین دوزخ در گات ها افسوس و اندوهی است که به واسطه عذاب وجدان و به دلیل انجام کارهای نادرست گذشته و پیروی نکردن از راستی و درستی برای روان پیش خواهد آمد. در دیگر بخش های اوستا که نسبت به گاهان (گات ها) جدیدتر هستند و در نوشته های پهلوی، درباره ی بهشت و دوزخ مطالب بسیاری می توان یافت.
در این نوشته ها افزون بر اندیشه های اشوزرتشت، مجموعه ای از باورها و آیین های پیش از اشوزرتشت نیز وجود دارد که از صافی آموزه های این پیامبر بزرگ گذشته و رنگی زرتشتی به خود گرفته است. از سوی دیگر، باید توجه داشت که در قسمت های جدید اوستا و نوشته های پهلوی، زبان نمادین نیز به کار گرفته شده است، یعنی مفاهیم انتزاعی به سبب آن که برای همه مردم قابل فهم و دلپذیر باشد، به یاری صور خیال شرح داده شده اند. اگر چه این تصویرها دستاورد اندیشه چند هزار ساله دین مردان اقوام آریایی است ولی همانگونه که اشاره شد در بیشتر جاها آن ها را با تعالیم آسمانی اشوزرتشت هم ساز و هماهنگ کرده اند.
در این نوشته ها مانند گاهان تاکید شده است که نتیجه اندشیه، گفتار، کردار نیک یا بد انسان، به او باز خواهد گشت؛ کسی که نیکی می کند، پاسخ نیک و شایسته دریافت خواهد کرد و آن که بدی را پیشه ی خود می سازند، جز بدی توشه ای نصبیش نخواهد شد و بهشت تنها به واسطه ی کارهای نیک بهدین به دست می آید و به دلیل مقام و جایگاه اجتماعی یا ثروت و قدرت در اختیار کسی قرار نمی گیرد.
کسی که آن کند که خواست اورمزد است، آن گاه مزد و پاداش از آن اوست، کسی که آن کند که خواست اورمزد نیست از آنِ او پادافره پل (کیفر) است و از اینجا نمود شود که ثوابکاران را مزد و گناهکاران را پادافره است و اصل بهشت و دوزخ از آن است/گزیده های زادسپرم – راشد محصل 1385، ص 35
برای توصیف بهشت و دوزخ در نوشته های متاخر، از دو رمز نور و روشنایی و بلندی بهره بسیار برده شده است؛ بهشت را در بلندای آسمان ها و سرشار از نور و روشنایی نشان داده اند، در حالی که دوزخ در ژرفای زمین و پر از تاریکی است. انسان ها در پارسایی با یکدیگر تفاوت دارند؛ بناراین هر کدام به اندازه ی اندیشه، گفتار، کردار نیک خود از روشنی و بخشش اهورامزدا برخوردار می شوند. این معنای مهم با طبقات بهشت نماد پردازی شده است و هرکس به میزان کرفه یا کار نیکش در یکی از این طبقات جای خواهد گرفت و از آسایش، آرامش، خوشی و نور بهره مند خواهد شد.
آسانی، رامش و شادی روان در بهشت و گرودمان به میزان چگونگی و مقدار کرفه او وابسته است /دادستان دینی، پرسش سی ام
بیشتر نوشته های پهلوی بهشت را دارای چهار طبقه دانسته اند و از اندیشه ی نیک، گفتار نیک، کردار نیک و گروهان به عنوان طبقان بهشت نام برده اند. میزان روشنایی و نور هر یک از این طبقات به طور نمادین با ستاره، ماه، خورشید و روشنایی بی پایان وصف شده است که میزان روشنی و نور با هم تفاوت دارند. دوزخ در برابر بهشت، جایی تاریک و در پایین ترین مکان زمین است و مانند بهشت، چهار پایه دارد. اندیشه ی بد، گفتار بد، کردار بد و دوزخ تاریک، طبقات دوزخ هستند و هر انسان گناهکار به میزان بدی و گناهی که در زندگی انجام داده است از تاریکی و سختی در جهان مینو برخوردار خواهد شد.