میترا و وَرزا: این دیوارنگاره از مهرابه‌ای در مارینو ایتالیا است که صحنه قربانی کردن ورزا و دنباله فلکی ردای میترا را نشان می‌دهد.

مِهرپرستی یا آیین مهر یا میترائیسم، آیینی راز آمیز بود که بر پایه پرستش مهر (میترا) ایزد ایران باستان و خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ، در دوران پیش از آیین اشو زرتشت بنیان نهاده شد. این آیین بعدها دگرگون شده و به سرزمین های امپراطوری روم برده شد و در طول سده‌های دوم و سوم پس از میلاد، در تمام نواحی تحت فرمانروایی روم، در سرزمین اصلی اروپا، شمال آفریقا و بریتانیا بر پا بود. گر چه پس از پذیرفتن آیین مسیحیت توسط امپراطور کنستانتین در اوایل سده چهارم میلادی، این دین محو شد، اما تاثیری به‌ سزا بر ادیانی چون مسیحیت بر جای گذاشت.

 

میترا و وَرزا: این دیوارنگاره از مهرابه‌ای در مارینو ایتالیا است که صحنه قربانی کردن ورزا و دنباله فلکی ردای میترا را نشان می‌دهد.

 

پیش از اشو زرتشت پیامبر باستانی ایران (دست کم ۶ قرن پیش از میلاد)، ایرانیان دینی چند ایزدی داشتند و مهر یا میترا گران قدرترین ایزد آنان محسوب می‌شد. او خدای پیمان و تعهد و سرسپردگی متقابل بود. در لوحی به خط میخی متعلق به پانزده قرن پیش از میلاد که شامل پیمان‌نامه‌ای بین هیتی‌ها و میتانی‌ها می‌باشد، به میترا سوگند یاد شده‌ است.

 

نقشی از تاق بستان در کرمانشاه ایران. در این نقش شاه ساسانی شاپور دوم در میان و در سمت راست وی اهورا مزدا که حلقهٔ فر ایزدی را به منظور تاجگذاری به او می‌دهد، بر روی دشمنی به خاک افتاده (یولیانوس امپراطور روم) ایستاده‌اند. درسمت چپ شاه، میترا یا مهر، که پیکان‌های نوری همچون خورشید از سر او در تمامی سمت‌ها پراکنده شده، شاخه‌ای از نبات که «برسم» نام دارد را در دست گرفته‌است و بر روی گل نیلوفری ایستاده‌ است

 

در زمان مادها اشو زردشت از میان ایرانیان برخاست و به دین و آیین کهنی که از زمان‌های پیش میان این قوم معمول بود خرده گرفت و راه و روشی نو در پرستش خداوند بنیاد کرد. این دین خاص ایرانیان بود و تا غلبه اسلام در سراسر ایران رواج داشت.

فرهنگ معین در مورد دین مادها چنین می‌گوید: از مذهب ماد نیز اطلاع درستی در دست نیست ولی از تصویر برجسته‌ای که در «قیزقاپان» از دوره ماد پیدا شده و آن پادشاه و روحانی را در دو طرف مشعل آتش نشان می‌دهد، بر می‌آید که مادها هم میتراپرست و آتش‌پرست بوده‌اند و اگر گفته تاریخ نویسان راست باشد که اشو زردشت از کنار دریاچه «چیچست» برخاسته باید گفت مادها نیز به دو نیروی آهورامزدا و اهریمن عقیده داشتند.

 

گوردخمۀ قیزقاپان

https://www.facebook.com/note.php?note_id=217326154993709


http://www.jashnhaz.blogfa.com/post/100/%DA%AF%D9%88%D8%B1%D8%AF%D8%AE%D9%85%DB%80-%D9%82%DB%8C%D8%B2%D9%82%D8%A7%D9%BE%D8%A7%D9%86

 

در تمام دوره هخامنشی نشانه های میتراییسم وجود دارد امااز دوران داریوش کبیر به بعد، زرتشتی نیز معمول گردید، با اینحال، داریوش و جانشینانش قصد ایجاد شرایط سیاسی سختگیرانه برای از میان بردن باورهای قدیمی که همچنان نزد بسیاری از نجیب‌زادگان محبوب بود را نداشتند. بدین سان آیین اشو زرتشت، رفته‌ رفته با عناصر آیین چند ایزدی قدیم در هم آمیخت و یَشت‌هایی در ستایش ایزدان کهن سروده شد. یشتی در اوستا به نام مهریَشت به مهر یا میترا اختصاص داده شده‌ است که در آن مهر، ایزدی نظاره‌گر بر همه چیز و روشنایی آسمانی، نگاهبان پیمان‌ها، محافظ نیکوکاران در این گیتی و پس از آن و بالاتر از هر چیز، دشمن بزرگ اهریمن و تاریکی و خداوند نبرد و پیروزی ها تصویر شده‌ است

در آیین مختلط دوران پایانی سلسله هخامنشیان، جنبه زرتشتی به وضوح بر جنبه دگرکیشی آن چیرگی یافته و دیگر از قربانی‌کردن که پیروان اشو زرتشت از آن نفرت داشتند، یادی نمی‌شود

 

هر چند پس از حمله اسکندر مقدونی و فتح سرزمین های تحت سلطه امپراطوری ایران توسط او در حدود ۳۳۰ سال پیش از میلاد، ساختار اجتماعی پیشین ایران از هم پاشید و برای مدت ها اثری از مهرپرستی در این سرزمین نبود، نجیب‌زادگان مناطق مختلف در سرزمین های غربی امپراتوری پیشین ایران، پرستش میترا یا مهر را از سرگرفتند. شاهان و نجبای مرز ایران و دنیای روم و یونان از جمله سرزمین آناتولی (آسیای صغیر) همچنان بر این کیش بودند. آنگاه که تیرداد اول شاه ارمنستان، در هنگام تاجگذاری خویش به سال ۵۷ پس از میلاد نرو امپراتور روم را حکمران بزرگ خود اعلام نمود، آداب و تشریفات مهرپرستی را به نمایش گذاشت و اعلام نمود که ایزد پیمان و دوستی، رابطه دوستانه‌ای را بین ارمنیان و رومیان مقتدر برقرار نموده‌ است. میتراداد یا مهرداد ششم، شاه پُنتوس، احتمالاً یک مهرپرست بوده‌ است و متحدانش یعنی دریانوردان کیلیکیه در حدود ۶۷ سال پیش از میلاد، آداب و مناسک میترایی را برگزار می‌نمودند. همچنین آنتیوخوس یکم پادشاه کُماژن (جنوب شرق آسیای صغیر) میترا را تکریم و ستایش می‌نمود.

 

تا آغاز قرن دوم میلادی آثار کمی پیرامون میترا ایزد ایرانی در سرزمین روم یافت شده‌است در صورتی‌ که که از سال ۱۳۶ میلادی به بعد صدها کتیبه و سنگ‌ نبشته وقف شده به این ایزد وجود دارند. شرح سبب این تجدید محبوبیت به آسانی ممکن نمی‌باشد و امروزه یک نظریه اینست که شاید آیین میتراییسم رومی توسط نابغه‌ای مذهبی که در حدود صد سال پس از میلاد میزیسته‌ است تجدید بنا گردیده و به منظور پذیرفته شدن مناسک باستان ایرانی در سرزمین روم، تفسیر و تعبیری افلاطونی و جدید به آن بخشیده‌ است.

میترایسم رومی در سده‌های سوم و چهارم میلادی به اوج خود رسید و بویژه در میان سربازان رومی باورمندان بسیاری داشت. پس از گرایش کنستانتین کبیر امپراطور روم به آیین مسیحیت که در ان هنگام گسترش یافته بود و پس از پیروزی او در نبرد به سال ۳۱۲ میلادی که طی آن همه کیش‌ها و آیین های غیرمسیحی ممنوع اعلام شد آیین های مهرپرستی نیز در مغرب‌زمین رفته رفته از رواج افتاد. گرچه نمادها و پرستش گاه‌های آن در سراسر اروپا و مفاهیم آیین مسیحی و رفتارهای مسیحیان باقی مانده‌است.

 

نقش میترا در پشت و روی یک کنده کاری متعلق به سده دوم یا سوم پس از میلاد.

 

نقشی از تاق بستان در کرمانشاه ایران. در این نقش شاه ساسانی شاپور دوم در میان و در سمت راست وی اهورامزدا که حلقهٔ فر ایزدی را به منظور تاجگذاری به او می‌دهد، بر روی دشمنی به خاک افتاده (یولیانوس امپراطور روم) ایستاده‌اند. درسمت چپ شاه، میترا یا مهر، که پیکان‌های نوری همچون خورشید از سر او در تمامی سمت‌ها پراکنده شده، شاخه‌ای از نبات که «برسم» نام دارد را در دست گرفته‌ است و بر روی گل نیلوفری ایستاده‌ است.

شاپور دوم ساسانی به مهر سوگند خورد که آسیبی به پادشاه ارمنستان نمی‌رساند. در نقش رستم هم میترا دیده می‌شود.

فریگی‌ها و پنتی‌ها مهر پرست بودند. مهرداد کبیر هم مهر پرست بود

 

در باره آفرینش در آیین مهر بسیار گفته‌اند ولی مهر ایزد آفریننده نبوده‌ است. شکل قدیمی مهر در زبان اوستا میثر و در زبان رایج قبل از آن یعنی پهلوی میتر و در زبان کهنتر از همه اینها یعنی سانسکریت میترا است.

 

هرجا که قطره ای از خون فشانده شد، زمین سرسبز و باروری پیدا شد و به عبارت دیگر از بدن گاو خوشه های گندم و درخت تاک و سایر نباتات خارج شد.

 

میترا گاو مقدس را در حال چرا دستگیر می‌کند و بر شانه می‌اندازد و به غار خود می‌برد. در برخی جاها او پیروزمندانه سوار بر گاو می‌شود و به سمت غار حرکت می‌کند. این گاو آبی رنگ بوده‌ است.

 

تندیس میترا در حال قربانی کردن گاو نر، موزه بریتانیا لندن

 

پس از رسیدن به غار، میترا گاو را بر زمین می‌زند و بر پشت آن می‌نشیند و چاقوی خود را بر کتف گاو فرو می‌کند. در این هنگام سگ و مار برای لیسیدن خون گاو می‌آیند و عقرب برای این که بیضهٔ گاو را نیش بزند. سگ نشان پاسداری، مار نشان زندگی و عقرب نماینده اهریمن است که می‌خواهد منی گاو را آلوده کند. از محل زخم گاو سه خوشه گندم و نهال تاک در می‌آیند. این گاو گاوی است که اورمزد خدای بزرگ آفریده تا بدین وسیله فر ایزدی خود را به فرزندانش منتقل کند. در روایات و متون کهن ایرانی آمده‌ است که میترا پس از قربانی کردن گاو از آنجا که او ایزد لطف و رحمت است سهم خود از خون گاو (فر اورمزدی ) را به روی زمین می‌پاشد و از آن نوروز و رستاخیز طبیعت پدید می‌آید.

میترا با زدن تیری به صخره از آن چشمه‌ای جاوید به وجود آورد. این همان چشمه آب زندگانی می‌باشد.

 

میترا سوار بر اسب تاخته و حیوانات را شکار می‌کند تمام تیرهای او به هدف می‌زنند و با هر تیر موجودی را شکار می‌کند. بعد از شکار میترا به سراغ دشمنان خود می‌رود و آنها را از پای در می‌آورد. لقب «مهر نبرز» یا «مهر شکست ناپذیر» از همین جا پدید می‌آید. دو معجزه میترا بعد از تولد از سنگ که در کتاب ها نماد آسمان است یکی تیر اندازی به طرف سنگ و خروج آب مقدس از آن و دیگری شکار است که در سنگ نبشته‌ها به شکار گراز نیز اشاره شده‌ است.

 

در آخرین روز زندگی زمینی میترا، او در ضیافتی شرکت می‌کند و خون گاو، گوشت او، نان و شراب می‌خورد. این ضیافت درون غاری انجام می‌شود. سُل ایزد خورشید نیز (میترا ایزد پرتو نور خورشید است نه خود ایزد خورشید که در طی کارزار او با خدای خورشید او را به زمین زده پرتو آنرا از آن خود کرده‌ است) در ضیافت شرکت می‌کند.

 

بعد از ضیافت میترا سوار ارابه خورشید شده و به آسمان عروج می‌کند. سُل ایزد آفتاب او را سوار بر ارابه مینویی خود کرده و به آسمان می‌برد تا در آخرالزمان دوباره به زمین برگردد.

 

آیین مهری آیین سربازی است. راست‌گویی و درست پیمانی از مهم‌ترین مشخصه‌های این آیین است. آیین مهری بیش از هر آیینی به زنان اهمیت می‌دهد.

 

نوچه که می‌خواست به سلک مهریان در آید باید از آزمایش‌های بسیار دشواری سربلند بیرون می‌آمد. نوچه را ابتدا به مهیار می سپاردند و او مطالب کلی را به نوآموز آموزش می‌داد. اما ابتدا باید سوگند می‌خورد که اسرار را بر هیچ کس فاش نکند. بعد او را خالکوبی می‌کردند (دست و پیشانی) تا به عنوان برادر و یار دیگر مهریان شناخته شود. قبل از خالکوبی آزمایش های زیادی انجام می‌شد.

چشمان نوآموز را می‌بستند مهیار نوآموز را به جلو می‌راند سپس ناگهان او را هل می‌داد و شخص دیگری قبل از زمین خوردن او را در آغوش می‌گرفت که به این شخص ناجی گفته می‌شد.

در منابعی گفته شده که مچ دو دست نوچه را با روده مرغ می‌بستند سپس آن ها را درون برکه آبی می‌انداختند شخصی با شمشیر روده را پاره می‌کرد که همان ناجی بود. ترساندن نوچه، خوابیدن در قبر، شنای طولانی، مبارزه با گاو، گرسنگی طولانی، ماندن در آب یخ زده، روزه‌داری از دیگر آزمایش‌ها بوده‌ است. به قولی نوچه باید چهل آزمایش را پشت سر می‌گذاشت تا به سلک مهریان درآید. بعد از انجام این آزمایش‌ها، نوچه درون آب می‌رفت و هنگام بیرون آمدن می‌گفتند که حیاتِ دوباره پیدا کرده‌ است. سپس قسم می‌خورد و خالکوبی می‌کرد. هنگام قسم خوردن، نوچه دست راست را بلند می‌کرد.

بعد از این که نوچه وارد جمع مهریان می‌شد مقام‌های مختلفی وجود داشت که باید پله پله طی می‌شدند.

۱- کلاغ

اولین مرحله از مراتب مهرپرستی است. پیام آور از جهان بالا می‌باشد. در هنگام مراسم نقاب کلاغ بر چهره می‌زده یا تقلید کلاغ می‌کرده‌ است. علامت مخصوص او چوبی است که دو مار به دور آن چنبره زده‌اند. عنصر هوا عنصر مخصوص کلاغ بوده‌ است. این مرحله مربوط به خدمه بوده و کسانی که تازه وارد بودند باید مدتی به عنوان خدمتکار مشغول می‌شدند.

۲- نامزد یا پوشیده

با انجام یک سری کارهای دشوار کلاغ می‌توانست به مقام نامزدی برسد. یکی از کارهای سختی که باید انجام می‌شد تا شخص به درجه نامزدی برسد خاموش ماندن بود. علامت مخصوص او مشعل و چراغ می‌باشد. عنصر آب عنصر مخصوص نامزد بوده‌ است. نامزدان از جنس مذکر بودند (زنان حق شزکت در مراسم را نداشتند) و به دستیاری پدر به عقد میترا در می‌آمدند. آن طور که از ظواهر امر بر می‌آید این ازدواج ماهیت عرفانی داشته و مانع همسری واقعی نمی شده‌ است. در واقع نامزدان میترا راز داران آیین میترا بودند.

۳-جنگی

از این مرحله عضویت در جمع مهرپرستان رسمی می‌شود . گویا اکثر مهر پرستان تا این درجه بالا می‌آمدند. در انتهای مراسم به شخصی که می‌خواست جنگی شود تاجی که در انتهای شمشیری آویخته شده بود پیشکش می‌کردند. او این تاج را نمی‌پذیرفت و می‌گفت که مهر تاج سر من است. گویا داغ مهر را در همین مرحله بر چهره مهر پرست می‌زده‌اند. علامت مخصوص او توبره و نیزه و کلاه خود است. عنصر خاک عنصر مخصوص جنگی بوده‌ است.

۴-شیر

بالا رفتن از پله شیر بسیار دشوار بوده‌ است. شیر باید نیرومندترین هم‌ردیفانش می‌بود. در این مرحله قدرت شخص را آزمایش می‌کردند. بر دست و زبان شخص عسل می‌ریختند. که به معنی پاکیزگی دست و زبان بوده‌ است. علامت مخصوص او بیلچه‌ است که برای به هم زدن آتش به کار می‌رفته‌ است. عنصر آتش عنصر مخصوص شیر بوده‌ است. بر روی قبر شیرمردان یک شیر سنگی گذاشته می‌شد.

۵-پارسی

شیر مردی که به سنین بالا می‌رسد به درجه پارسی دست می یابد. درجه‌های قبلی زمینی و مادی هستند ولی درجه پارسی یک درجه بیشتر روحانی است. و معنی آن وارستگی است. واژه پارسا به همین معنی می‌باشد. علامت مخصوص او داس است. پارسی نماد ماه است.

۶-مهر پویا

علامت مخصوص او تازیانه و هاله و مشعل است. مهر پویا نماد خورشید است. در مهر پرستی خورشید جایگاه اساسی دارد شاید بتوان پیروان آن را خورشید پرست دانست بی جهت نیست که آیکون های خورشید مانند صلیب شکسته و صلیب 4 پر و گل دوازده پر در حوزه تمدن ایرانی بویژه هخامنشی جایگاه مهمی دارد به تصویر صلیب پارسییا دیواره نقش رستم نگاه شود.

7-پیر

پیر(پی یر)-پیر یعنی بزرگ کهن تر و مهتر از واژه پیر(میر و امیر ساخته شده) پیر به پدربزرگ نیز گفته می شود مانند بابا پیر، پیر نماد خود مهر است. کسی که بدین جایگاه می‌رسد مهر و مهربانی وجودش را تسخیر کرده و نهایت لطف و رحمت بر مردم می‌شود و این همان مقام پیر مغان است که همواره حافظ در اشعارش بدان اشاره کرده و خود را مریدآن دانسته. او مسؤل انتخاب اعضای جدید و آشنا ساختن نو دینان به رموز و درجات مختلف دین بوده‌ است. پیر در عین حال صلاحیت کامل در زمینهٔ ستاره‌ شناسی را داشته‌ است. چنین امری نباید باعث تعجب شود وقتی می‌بینیم که تمام آیین مهر مملو از اخترشناسی است و نمونه آن قرار دادن هفت مقام سیر و سلوک و تشرف تحت حمایت هفت ستاره‌ است.

 

مهر پرستان در هنگامی که در مهرابه جمع می‌شدند گاوی را قربانی می‌کردند. گوشت این حیوان را کباب می‌کردند و خون آن را در جامی در زیر مهراب می‌ریختند. این خون را با شیره هوم و شراب مخلوط می‌کردند و به آن آب حیات می‌گفتند. این آب مقدس را در جام‌های مخصوص به نام دوست‌ کامی می‌ریختند و حاضران آن را به همراه کباب و نان می‌خوردند. سپس سرودهایی در سپاس از مهر می‌خوانده‌اند. در مهرابه‌ها شمع و آتش روشن می‌کردند که نماد مهر بود.

 

یک مهرابه که در شهر بندری و باستانی «اوستیا» در ایتالیا کشف شده‌است. مهرابه‌های بسیاری نظیر آن در آلمان، فرانسه و روسیه، به‌طور اتفاقی و یا هنگام مرمت کلیساها پیدا شده‌اند.

 

به پرستش گاه‌های مهر پرستان مهرابه گفته می‌شود. که از دو واژه «مهر» و «آبه» ساخته شده‌است. آبه به معنی جای گود است.

ساختمان مهرابه‌ها از یک ورودی سپس دهلیز درونی که به سه راهرو منتهی می‌شد تشکیل شده‌ است. تالار روبرویی بزرگ بوده و تالار اصلی معبد بوده‌ است. دو راهرویی که در سمت چپ و راست قرار داشتند تنگتر بوده و سقف آن هم کوتاهتر است. مهراب بالای تالار اصلی قرار می‌گرفت و عبارت بود از گودی اندکی در دیوار که نقش مهر (و گاهی مجسمه او) در حال کشتن گاو در آن دیده می‌شد دو مهربان نیز در دو سوی او دیده می‌شدند. در دو طرف تالار اصلی نیمکت هایی سنگی قرار می‌دادند.

 

روشنی مهرابه از روزنه‌های کوچک سقف و یا پنجره‌های باریک تامین می‌شد، به طوری که فضای مهرابه تقریباً تاریک بود و این برای آن بود که حالت اصلی غار حفظ شود.

مهر پرستی بر بسیاری از سازمان های زیرزمینی مثل گروه شوالیه‌های معبد و فراماسونری تأثیر گذاشته‌ است.

 

آیین مهرپرستی یا میتراییسم رومی و مسیحیت همانندی های بسیاری داشته و امروزه محققان معتقدند که مسیحیت غرب چهار چوب اصلی خود را که به این دین پایداری و شکل بخشیده به مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان از جمله میترایسم مدیون است. گفته شده که صلیب- درخت سرو- روز یلدا که امروزه 25 دسامبر مسیحی است - شمع و غسل تعمید از نمادهای میترایی است

 

نقاشی‌ها و مجسمه‌های بسیاری از مهر وجود دارد. تا قبل از ورود آریایی‌ها به ایران گمان می‌رود که کیش غالب در این منطقه مهر پرستی بوده باشد. نمونه‌های سنت مهر پرستی را می‌توان در اسطوره‌های ایرانی مشاهده کرد. از آن جمله پیروزی رستم بر اسفندیار که به دین بهی (آیین اشو زرتشت) معتقد است. در گورهای متعلق به این دوره رسم دفن مردگان در کوزه‌هایی که درب آن به سمت خورشید است معمول بوده‌ است. می‌توان تداوم اندیشه‌های مهری را در دوره پارتی و تاثیرات آنرا در کیش دوره ساسانی پیگیری کرد

 

اشاره‌های زیادی به مهر در ادبیات فارسی وجود دارد. بسیاری عقیده دارند که حافظ (شاعر ایرانی)، خود مهر پرست بوده و از واژه‌ها و عقاید مهری بسیار سخن گفته‌است.

در ادبیات پارسی بویژه در اشعار حافظ به پیر مغان تبدیل گردید:

حلقه پیر مغانم ز ازل در گوش است

برهمانیم که بودیم و همان خواهد بود

 

یا:

 

گر مدد خواستم از پیر مغان عیب مکن

پیر ما گفت که در صومعه همت نبود

 

و در جای دیگر از مُهر مهر پرستان یاد می کند می گوید:

یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود

رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود

 

و بویژه در بیت زیر به کلاه فریژی یا کلاه شکسته مهری اشاره می کند:

یاد باد آنکه نگارم چو کله بشکستی

در رکابش مه نو پیک جهان پیما بود

 

امروزه آثار زیادی از مذهب میترا در اروپا ترانسیلوانی، دالماسی، سواحل رود دانوب، مجارستان، اتریش، ایستری، انگلیس، فرانسه و شبه جزیره ایبری (اسپانیا و پرتقال) یافت می شود و بیشتر این آثار در طول جاده های بزرگ ارتباطی و سواحل رودخانه ها، محل پادگان های قدیمی و رومی و مناطق حاصل خیز و سرسبز اروپائی مشاهده می شود.